ظفرنامه

/zafarnAme/

فرهنگ فارسی

مشهور به ظفرنامه گوبند سنگه تاریخی است منظوم در فتوحات گوبند سنگه که در لاهور طبع شده .

فرهنگ عمید

نامه ای که خبر از فتح و پیروزی بدهد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ظفرنامه، عنوان سه کتاب درباره تاریخ و خصوصاً تاریخ ایران است.
ظفرنامه ۱: کتابی درباره موضوع تاریخ اسلام و ایران، به نظم فارسی، تألیف حمدلله مستوفی. این کتاب نخستین اثر تاریخی است تاریخ نگاری که تاریخ دوران اسلامی را از زمان پیامبر تا سده هشتم به نظم درآورده است. (سال ۷۳۵)
← تقسیم بندی
بنا به گفته مستوفی در مقدمه کتاب ظفرنامه، وی پس از شش سال کار پژوهش بر روی پنجاه نسخه از شاهنامه، نسخه خود را آماده کرد. دوستانش او را تشویق به سرودن کتابی همچون شاهنامه درباره تاریخ می کردند و او نمایند وی از انجام این پیشنهاد امتناع می نمود. سرانجام، او ضمن التجا به فردوسی و یاری از خدا به این نتیجه رسید که پیوندی میان کار فردوسی که تاریخ اساطیری ایران و تاریخ باستان را تا سقوط ساسانیان را دربرمی گرفت و کار خود پیوندی ایجاد کند. لذا، مصمم شد که از ظهور پیامبر تا دوره مغول (سال ۷۳۵) را به نظم درآورد و چون در علم تاریخ هوس نظمی داشت، تاریخی منظوم نوشت. او کتابش را ظفرنامه نامید تا رسم شاهنامه زنده بماند.
← تقسیم بندی موضوعی
با توجه به هم زمانی نگارش ظفرنامه و تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی از منابع و ماخذ مشترکی استفاده کرده است که در مقدمه تاریخ گزیده به نام این کتابها اشاره نموده است.
← مباحث بخش نخست
...

[ویکی نور] «ظفرنامه» کتابی است اخلاقی که در باره اسم آن احتمال داده شده که خردنامه باشد، لکن اثبات آن راحت نمی باشد. تألیف این کتاب، به زمان انوشیروان برمی گردد.
اصل این کتاب قاعدتاً به زبان پهلوی نوشته شده است، اما اینکه ترجمه آن به فارسی به چه شکلی انجام شده، محل تأمل است، زیرا از تعابیر فارسی به کار برده شده در ترجمه، به دست می آید که این ترجمه متنی عربی است؛ نه پهلوی، فلذا این احتمال تقویت می شود که متن اصلی کتاب یک بار به عربی ترجمه شده و ترجمه حاضر در واقع از عربی به فارسی برگردانده شده است. دلیل دیگر این مدعی تطابق آن با ترجمه های قرن سه یا چهار و پنجم است. در انتساب ترجمه این کتاب به ابن سینا مناقشات اساسی فراوانی وجود دارد که تقریباً چنین انتسابی را به کلی منتفی می سازد.
از جمله ادله ای که برای ردّ انتساب ترجمه ظفرنامه به بو علی مطرح گردیده است، می توان به موارد ذیل اشاره کرد: الف- در هیچ اثری از آثار بو علی و یا تاریخ زندگیش، اشاره ای به تسلط وی بر زبان پهلوی نشده و تقریباً معلوم است که ابن سینا مسلط بر زبان پهلوی نبوده است.
ب- ادبیات مترجم کتاب، هیچ تناسبی با آثار فارسی بو علی، مثل دانش نامه علایی، رساله نبض و... ندارد. ج- هیچ علاقه ای از بو علی نسبت به کار ترجمه دیده نشده است و در ردیف کارهای علمی وی چنین چیزی مشاهده نشده است. د- کسانی که این ترجمه را به بو علی منسوب کرده اند، مانند مصطفی بن عبد الله معروف به حاجی خلیفه و کاتب چلبی در کتاب«کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون»، گفته اند: امیر نوح بن منصور سامانی، وزیر خود ابن سینا را مکلف به ترجمه این کتاب کرده است؛ این در حالی است که با توجه به تاریخ وفات نوح بن منصور، ابن سینا در آن تاریخ هفده ساله بوده و هیچ منصب وزارتی در آن سن و سال متعلق به بو علی نبوده است.
اما اینکه خود کتاب و محتوایش در واقع از کجا نشأت گرفته است، مسئله ای است که به اندازه انتسابش به مترجم، مورد نقد و بررسی علما و بزرگان قرار گرفته است. خلاصه این نظریات و قول مشهور در این زمینه، ما را به این نتیجه می رساند که کتاب، در واقع سؤال و جواب هایی است که بین انوشیروان و وزیر دانشمندش بزرگمهر انجام شده است و آن مرد دانشمند با استفاده از اندوخته های خود که از محضر اساتیدی همچون ارسطاطالیس فراگرفته بود به سؤالات انوشیروان جواب داده است.

[ویکی فقه] ظفرنامه ( ابن سینا). «ظفرنامه» کتابی است اخلاقی که در باره اسم آن احتمال داده شده که خردنامه باشد، لکن اثبات آن راحت نمی باشد. تالیف این کتاب، به زمان انوشیروان برمی گردد.
اصل این کتاب قاعدتا به زبان پهلوی نوشته شده است، اما اینکه ترجمه آن به فارسی به چه شکلی انجام شده، محل تامل است، زیرا از تعابیر فارسی به کار برده شده در ترجمه، به دست می آید که این ترجمه متنی عربی است؛ نه پهلوی، فلذا این احتمال تقویت می شود که متن اصلی کتاب یک بار به عربی ترجمه شده و ترجمه حاضر در واقع از عربی به فارسی برگردانده شده است. دلیل دیگر این مدعی تطابق آن با ترجمه های قرن سه یا چهار و پنجم است. در انتساب ترجمه این کتاب به ابن سینا مناقشات اساسی فراوانی وجود دارد که تقریبا چنین انتسابی را به کلی منتفی می سازد.
ادله رد انتساب ظفرنامه به بو علی
از جمله ادله ای که برای رد انتساب ترجمه ظفرنامه به بو علی مطرح گردیده است، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:۱. در هیچ اثری از آثار بو علی و یا تاریخ زندگیش، اشاره ای به تسلط وی بر زبان پهلوی نشده و تقریبا معلوم است که ابن سینا مسلط بر زبان پهلوی نبوده است.۲. ادبیات مترجم کتاب، هیچ تناسبی با آثار فارسی بو علی، مثل دانش نامه علایی، رساله نبض و... ندارد.۳. هیچ علاقه ای از بو علی نسبت به کار ترجمه دیده نشده است و در ردیف کارهای علمی وی چنین چیزی مشاهده نشده است.۴. کسانی که این ترجمه را به بو علی منسوب کرده اند، مانند مصطفی بن عبدالله معروف به حاجی خلیفه و کاتب چلبی در کتاب «کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون»، گفته اند: امیر نوح بن منصور سامانی، وزیر خود ابن سینا را مکلف به ترجمه این کتاب کرده است؛ این در حالی است که با توجه به تاریخ وفات نوح بن منصور، ابن سینا در آن تاریخ هفده ساله بوده و هیچ منصب وزارتی در آن سن و سال متعلق به بو علی نبوده است.اما اینکه خود کتاب و محتوایش در واقع از کجا نشات گرفته است، مسئله ای است که به اندازه انتسابش به مترجم، مورد نقد و بررسی علما و بزرگان قرار گرفته است. خلاصه این نظریات و قول مشهور در این زمینه، ما را به این نتیجه می رساند که کتاب، در واقع سؤال و جواب هایی است که بین انوشیروان و وزیر دانشمندش بزرگمهر انجام شده است و آن مرد دانشمند با استفاده از اندوخته های خود که از محضر اساتیدی همچون ارسطاطالیس فراگرفته بود به سؤالات انوشیروان جواب داده است.
ساختار
کتاب، فاقد هر گونه باب بندی و فصل بندی است و به گونه پرسش و پاسخ می باشد.
گزارش محتوا
...

[ویکی فقه] ظفرنامه (حمد الله مستوفی ). ظفرنامه (قسم الاسلامیه)، نوشته حمد الله مستوفی ، تصحیح مهدی مداینی ، پروین باقری اهرنجانی و منصوره شریف زاده است.
یازده کتاب فارسی، «ظفرنامه» نام گرفته و چنین خوانده شده اند:۱. ظفرنامه ابن سینا ؛۲. ظفرنامه نظام الدین شامی ؛۳. ظفرنامه شرف الدین علی یزدی ؛۴. ظفرنامه هاتفی ؛۵. ظفرنامه قدسی (شاه جهانی)؛۶. ظفرنامه عالم گیری ؛۷. ظفرنامه کابل ؛۸. ظفرنامه رنجیت سنگه ؛۹. ظفرنامه بهرتپور ؛۱۰. ظفرنامه گوبند سنگه ؛۱۱. ظفرنامه حمد الله مستوفی.البته برخی از پژوهش گران، ظفرنامه ناصری را نیز بدین فهرست افزوده اند. ترجمه کهن ترین ظفرنامه، به ابن سینا (۴۲۸- ۳۸۰) منسوب است. ظفرنامه مستوفی، تاریخ منظومی به شمار می آید که در ۸۵۰ هجری، به طرز شاه نامه فردوسی و در ۷۵۰۰۰ بیت سامان یافته است. این مثنوی بلند، تاریخ ایران را از فتح ایران به دست عربان (نیمه نخست سده هشتم هجری) تا روزگار نویسنده بازگو می کند. این کتاب را دنباله اثر فردوسی می توان برشمرد؛ زیرا او به شاه نامه بسیار علاقه مند بود و شش سال در سامان دهی نسخه ای منقح و جامع از این کتاب زمان صرف کرد و کتاب خود را در ۷۳۵ هجری نوشت. انگیزه او را در سرودن این منظومه، پاسخ گویی به درخواست دوستانش برای سامان دادن منظومه ای به تقلید از فردوسی بوده است. وی برای این کار پانزده سال زمان صرف کرد.مستوفی بر اثر نشست و برخاست با مجامع بلند پایه علمی- ادبی دورانش و به انگیزه پاسداشت حکیم ابو القاسم فردوسی و منظومه سترگ و جاودانه وی، به فراهم آوردن نسخه ای سودمند و پاکیزه (تحصیحی انتقادی) از آن دست گشود و در میان کار، در اندیشه سرودن ظفرنامه افتاد و آن را سامان داد.
ساختار
این کتاب دارای سه بخش (کتاب، قسم) است: اعراب و اسلام ، ایرانیان و مغول . نویسنده در باره تاریخ اسلام، ۲۵۰۰۰ بیت، در باره تاریخ ایران، بیست هزار بیت و در باره تاریخ مغول، سی هزار بیت سروده است و از این رو، منظومه اش پانزده هزار بیت بیش از شاه نامه فردوسی (شصت هزار بیت) دارد و به رغم قالب شعری اش، از کتاب های بسیار مهم و بسیار دقیق تاریخی به ویژه در باره تاریخ مغول به شمار می رود؛ زیرا رویدادهای خرد نیز در آن فرو گذار نشده اند. این کتاب سه بخش (قسم) به نام های «اسلامیه»، «احکامیه» و «سلطانیه» است که دوره ای سه جلدی، قسم اسلامیه آن را در بر دارد. هر یک از گزارش های تاریخی منظوم این اثر، عنوان ویژه ای دارد و زمان حکومت هر یک از سلسله ها پیش از سروده شدن مثنوی در باره آنها آمده است.
گزارش محتوا
نویسنده این کتاب که تاریخ منظوم ایران را از ورود اسلام بدین کشور تا روزگار سلطان ابو سعید (آخرین ایلخان مغول) در بر دارد، به نیکی می دانسته که شاه نامه فردوسی شصت هزار بیت دارد، اما در نسخه های خود به بیش از پنجاه هزار بیت از آن دست رس نداشته و بر حاشیه کتابش، بخش های مهمی از شاه نامه را آورده است. بخش نخست این کتاب (قسم الاسلامیه)، تاریخ عرب را در بر دارد و پس از اشارات کوتاهی در این باره، به رویدادهای تاریخی زندگانی پیامبر گرامی اسلام (جلد نخست) و خلافت ابوبکر ، عمر ، عثمان ، علی ، حسن ، بنی امیه و بنی عباس می پردازد. قسم یا جلد دوم آن (احکامیه، الاحکامی، عجمی)، تاریخ پادشاهی سلسله های ایرانی؛ یعنی سامانیان ، غزنویان ، غوریان ، دیلمیان ، آل سلجوق ، سلجوقیان روم، خوارزمشاهیان را تا مرگ سلطان جلال الدین و تاریخ اسماعیلیان (بنی فاطمه)، سلغوریان فارس و قراختائیان کرمان را در بر می گیرد. مقدمه بخش سوم این منظومه (سلطانیه)، در بر دارنده تاریخ مغول و متنش در باره ترکان و مغولان پس از آغوزخان و تبار آنان و چنگیز خان اوکتای، قاآن، توشی خان و جانشینانش در قپچاق و چغتای خان و چانشینانش در توران، تولی خان، برکتای خاتون، کیوک خان، منکوقاآن، تیمورقاآن و جانشینان وی، هولاکو، اباقاآن، احمد خان، ارغون خان، یخاتو، بایدو، غازان خان، اولجایتو سلطان، محمد ابو سعید و بهادر خان است. ناظم در مقدمه اثر خود اشعاری در ستایش خرد، آفرینش کائنات و انسان و نعت سید المرسلین محمد مصطفی علیه السّلام و یاران بزرگوار ( صحابه عظام) آن حضرت و نصحیت و نکوهش جهان می سراید و انگیزه سرایش این کتاب را بازگو می کند، آن گاه به شرح زندگانی پیامبر گرامی اسلام می پردازد.
← جلد نخست
...

[ویکی فقه] ظفرنامه (خسروی). «ظفرنامه خسروی»، کتابی است به زبان فارسی ، نوشته مولفی ناشناخته درباره تاریخ فرارود ( ماوراء النهر ) و افغانستان است.
کتاب حاضر، شامل مقدمه ناشر، پیشگفتار مصحح؛ آقای منوچهر ستوده ، ترجمه مقدمه روسی کتاب، دیباچه مولف و بیست و پنج گفتار است.
گزارش محتوا
ظفرنامه خسروی در بیان سلطنت سید امیر نصرالله بهادر سلطان (۱۲۴۲ تا ۱۲۷۷ ق) ابن امیر حیدر سلطان بن امیر معصوم سلطان بن امیر محمد دانیال است که از بازماندگان سلاطین منغیتیه می باشد. منغیتیه یا منغیتیون سلسله ای از خان های بخارا که از زمان ابوالفیض خان از ملوک جانیه و معاصر نادر شاه افشار به قدرت رسیدند. منغیتیه منسوب به حکیم اتالیق (لقبی مطابق اتابیگ) ابن خدایار، اتالیق منغیت هستند که ابوالفیض خان به سبب عیاشی، اداره امور مملکت را به او سپرده بود. و منغیت اصلا نام قبیله ای از قبایل مغول است که نخستین بار در تاریخ رشیدی بدان اشاره شده است. از آن پس از منغیت و قنقرات به عنوان دو قبیله مهم ترک نام برده شده است. در مقدمه اثر حاضر، مولف به سبب تالیف کتاب اشاره می کند، سپس شرح شورش قبچاق را در دشت میانکال در سال های ۱۸۲۱- ۱۸۲۵ م. بیان می کند که پایه های سلطنت امیر حیدر را لرزاند و از طرف سربازان امیر بی رحمانه سرکوب شدند. شرح مرگ امیر حیدر، سلطنت سید امیر نصرالله بهادر سلطان بن حیدر حاکم بخارا و سمرقند (۱۲۴۲ تا ۱۲۷۷ ق.) و در پایان از فوت امیر نصرالله خبر می دهد.
ویژگی ها
بنا به قول اسماعیل رحمت اف، ارزش تاریخی ظفرنامه خسروی و اهمیت آن نسبت به دیگر آثار این مقطع تاریخی در آن است که: ۱. مؤلف، بنابر موقع بلند اجتماعی خود، به همه گونه مواد رسمی دسترسی داشته و از آن ها در کتاب خود فایده برده است. ۲. در بسیاری از حوادث که در زمان امیر نصرالله رخ داده اند، خود حضور داشته و شاهد بوده است. ۳. می توان گفت وقایع اساسی آسیای میانه و افغانستان، در کتاب موردنظر، بی طرفانه قلمداد شده اند. ۴. در کتاب اسناد و ارقام و سنوات و نام های اشخاص و اصطلاحات سیاسی و دولتی فراوان درج گردیده است. برای تشخیص کامل اهمیت ظفرنامه خسروی واجب است که اخبار آن با اخبار منابع دیگر با دقت تام مقایسه و مقابله کرده شوند.
وضعیت کتاب
...

[ویکی فقه] ظفرنامه (شرف الدین علی یزدی). ظفرنامه، مشهورترین اثر شرف الدین علی یزدی است که به روزگار پیری به دستور ابراهیم میرزا در سال ۸۲۸ ق، در شیراز شروع به نوشتن آن کرد و طی چهار سال به نگارش مقاله اول آن- که اختصاص به زندگی تیمور دارد- مشغول بود؛ ماده تاریخ اتمام کتابت آن هم «صنف فی شیراز» (۸۳۱) است.
مؤلف طی چهار سال موفق به نگارش مقاله اول از کتابش شد. آن چه از فحوای متن کتاب برمی آید، شرف الدین علی یزدی، در صدد بوده طی سه مقاله، کتابی تاریخی درباره تیمور، پسرش شاهرخ و نوه اش ابراهیم میرزا تالیف کند. مولف مقدمه را طی هفت سال از ۸۲۲ تا ۸۲۸ ق. و مقاله نخست را طی سال های ۸۲۸ تا ۸۳۱ ق، به اتمام رسانده است و با توجه به فوت او که در سال ۸۵۸ ق. ذکر شده است، او حداقل فرصتی بیست ساله برای اتمام مابقی مقالات داشته است. کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی، مشخص می کند که مولف وقایع دوره شاهرخ را نیز گردآوری کرده است. مولف به دلیل فوت ابراهیم میرزا که در چهارم شوال سال ۸۳۸ ق، روی داد، انگیزه اش را در تکمیل کتابی- که وعده آن را در سه مقاله داده بود- از دست داد. به هرحال ابراهیم میرزا حامی وی بود و این کار را هم به سفارش او انجام می داد. هر چند که فوت ابراهیم میرزا و بی توجهی سلطان عبدالله فرزند خردسال او به این موضوع علت اصلی نیمه تمام ماندن ظفرنامه است؛ اما قتل عام بزرگان شیعه در شهر ری به جرم طرفداری از سلطان محمد جوکی در سال ۸۵۰ ق که تنها از آن میان مولف جان سالم به در برد، شاید یکی دیگر از دلایل نیمه تمام ماندن کتاب ظفرنامه، به توان به شمار آورد.
گزارش محتوا
مولف در متن کتاب به صراحت اشاره ای به نام کتاب ندارد و در بخش های گوناگون کتابش به عناوین فتح نامه و صحیفه ظفر اشاره کرده است. در مجموعه منشآتش که تحریری از مقدمه ابتدای کتاب را آورده است، از این کتاب با عنوان فتح نامه صاحب قرانی یاد کرده است. اما دولتشاه سمرقندی ، عبدالرزاق سمرقندی ، میرخواند و نوه دختری او خواندمیر از کتاب مولف با عنوان ظفرنامه یاد کرده اند. مولف بدون ذکر نامی از کتاب ها و نویسندگان، به کتاب هایی که قبل از او درباره تیمور نوشته شده است، اشاره کرده است. او در خلال نوشته اش یک بار به کتب عربی و فارسی و بار دیگر به منظومه ترکی و مؤلفی فارسی اشاره می کند. از کتاب عربی اطلاعی حاصل نشد؛ اما کتاب فارسی مورد اشاره مؤلف، باید کتاب ظفرنامه علی بن نظام تبریزی؛ معروف به نظام الدین شامی باشد، همو که مولف یک بار به کنایه از او با عنوان اهل بغداد یاد کرده است. احتمالا منظور مولف از منظومه ترکی نیز باید مجموعه اشعار صفی الدین ختلانی باشد که برخی از رویدادهای عصر تیمور را به ترکی سروده است. و کتاب فارسی دیگری که مولف بدان اشاره کرده است، باید کتاب شمس الحسن- که تاج سلمانی به دستور شاهرخ آن را نوشت- باشد. این کتاب وقایع سال های ۸۰۷ ق تا ۸۱۳ ق را- که درباره احوال شاهرخ و الغ بیگ میرزا است- شامل می شود.
← شیوه گردآوری اخبار و وقایع
برای اولین بار سلطان احمد بن خاوند شاه حسینی، به دستور بدیع الزمان تیموری ( فرزند سلطان حسین بن منصور بن بایقرا) کتاب ظفرنامه را خلاصه کرد. عبدالستار لاهوری- فرزند قاسم- در سال ۱۰۲۴ ق به فرمان جهانگیر گورکانی خلاصه ای از کتاب مولف تهیه کرد. او آیات قرآنی ، احادیث، استعارات دور از ذهن ، عبارات مبهم و قوافی و سجع های ناخوش آهنگ را از متن ظفرنامه حذف کرد. ج. داوسون در کتاب تاریخ هند به روایت تاریخ نگاران آن دیار در اقتباس ها و نوشته هایش درباره سلسله تغلغیان هند و حضور تیمور در هند از کتاب خلاصه عبدالستار لاهوری استفاده کرده است. دانکن فوربز بر این عقیده است که عبدالستار با حذف اشعار و افزودن روایاتی دیگر، علاوه بر غنای کتاب، به گونه ای حیرت آور به اصلاح و بهبود کتاب ظفرنامه پرداخته است. در قرن دوازدهم هجری، روح الله منشی ، گزیده ای از ظفرنامه با حذف اشعار و ابیات عربی تهیه کرد و نام آن را تاریخ پسندیده نام نهاد. کتابی هم با عنوان ظفرنامه از مظفر بن حسین یزدی- که خود را از ملازمان تیمور گورکانی قلمداد کرده است- در دست است که بیشتر عبارات و وقایع آن کتاب، مشابه ظفرنامه مولف است. کهن ترین ترجمه موجود از ظفرنامه ترجمه ای به زبان ازبکی است که در قرن ۱۰ هجری، به دستور کوچ کونحی خان (۹۱۶- ۹۳۲ ه. ق) توسط محمدعلی بن درویش علی بخاری، ظفرنامه به زبان ازبکی ترجمه شد. همچنین طی سال های ۱۸۲۲ تا ۱۸۲۳ م ترجمه مختصر دیگری در شهر خیوه توسط خدای بردی ابن قوش محمد صوفی الخیوقی انجام شد. همچنین حافظ محمد بن احمد العجمی ظفرنامه را به ترکی ترجمه کرد. ترجمه ظفرنامه به زبان فرانسه ، برای نخستین بار توسط پتی دلاکروآ با عنوان تاریخ تیمور در سال ۱۷۲۲ م چاپ شد. داربی با استفاده از متن فرانسه، ظفرنامه را به انگلیسی ترجمه و در شهر لندن در سال ۱۷۲۳ م منتشر کرد، که با این ترجمه کتاب ظفرنامه در اروپا مشهور و مورد استفاده گسترده قرار گرفت. ترجمه ایتالیایی این کتاب را برادوتی انجام داده است و بخش های گوناگونی از کتاب، مربوط به لشگرکشی تیمور به هندوستان، اردوی جوجی، لشکرکشی تیمور علیه توقتمیش خان به انگلیسی و روسی ترجمه شده است.

[ویکی نور] ظفرنامه (شرف الدین علی یزدی). ظفرنامه، مشهورترین اثر شرف الدین علی یزدی است که به روزگار پیری به دستور ابراهیم میرزا در سال 828ق، در شیراز شروع به نوشتن آن کرد و طی چهار سال به نگارش مقاله اول آن - که اختصاص به زندگی تیمور دارد - مشغول بود؛ ماده تاریخ اتمام کتابت آن هم «صنف فی شیراز» (831) است.
مؤلف طی چهار سال موفق به نگارش مقاله اول از کتابش شد. آن چه از فحوای متن کتاب برمی آید، شرف الدین علی یزدی، در صدد بوده طی سه مقاله، کتابی تاریخی درباره تیمور، پسرش شاهرخ و نوه اش ابراهیم میرزا تألیف کند.
مولف مقدمه را طی هفت سال از 822 تا 828ق. و مقاله نخست را طی سال های 828 تا 831ق، به اتمام رسانده است و با توجه به فوت او که در سال 858ق. ذکر شده است، او حداقل فرصتی بیست ساله برای اتمام مابقی مقالات داشته است.
کمال الدین عبدالرزاق سمرقندی، مشخص می کند که مولف وقایع دوره شاهرخ را نیز گردآوری کرده است.
مولف به دلیل فوت ابراهیم میرزا که در چهارم شوال سال 838ق، روی داد، انگیزه اش را در تکمیل کتابی - که وعده آن را در سه مقاله داده بود - از دست داد. به هرحال ابراهیم میرزا حامی وی بود و این کار را هم به سفارش او انجام می داد. هر چند که فوت ابراهیم میرزا و بی توجهی سلطان عبداللّه فرزند خردسال او به این موضوع علت اصلی نیمه تمام ماندن ظفرنامه است؛ اما قتل عام بزرگان شیعه در شهر ری به جرم طرفداری از سلطان محمد جوکی در سال 850ق که تنها از آن میان مولف جان سالم به در برد، شاید یکی دیگر از دلایل نیمه تمام ماندن کتاب ظفرنامه، به توان به شمار آورد.

[ویکی فقه] ظفرنامه (نظام الدین شامی). «ظفرنامه ی شامی» یا «تاریخ فتوحات امیر تیمور گورکانی»، تالیف «مولانا نظام الدین عبدالواسع شامی »، از مورخان و شاعران و فضلای قرن ۸ و اوایل قرن ۹ هجری قمری است.
ظفرنامه شامی، قدیمی ترین تاریخی است که پیرامون زندگی و فتوحات تیمور نوشته شده است و چون مولف از نزدیک شاهد بسیاری از وقایع و حوادث بوده، از این رو تاریخ صحیح و دقیق تری راجع به تیمور و فتوحات او به دست داده است؛ تا آن جا که تمام جنایات و خونریزی های چنگیز و تیمور و ظلم و ستم جباران را که در حق مردم بی گناه مرتکب شده بودند، به خوبی به تصویر می کشد.
گزارش محتوا
مولف در شنب غازان تبریز متولد شد، به همین دلیل به «شنب غازانی» نیز معروف است. در جوانی به بغداد رفت و در آن جا روزگار گذراند تا این که تیمور در سال ۷۹۵ هجری قمری آن ناحیه را تسخیر کرد و او را نزد خود فراخواند و امر به تالیف تاریخ زندگی و فتوحات خود کرد. بنابراین او به درخواست تیمور تالیف کتاب ظفرنامه را در ۸۰۴ هجری شروع کرد. نظام الدین شامی در ۸۰۶ هجری همراه تیمور به آذربایجان رفت و با اجازه ی او در تبریز ماند و تا پایان عمر در آن جا زندگی کرد. « شرف الدین علی یزدی » مولف «ظفرنامه ی یزدی» در تالیف اثر خود از این کتاب بهره برده، ولی اشاره ای به آن نکرده است. نظام الدین شامی آن طور که خود در آغاز کتاب خویش، یادآور شده است سعی داشته، تاریخ امیر تیمور را به زبانی ساده بنویسد تا همگان آن را درک کنند. سخن ملک الشعرا بهار نیز دال بر این است که این کتاب در کمال سادگی و دقت تحریر شده است. و دیگر ادیبان معاصر نیز نظر استاد بهار را تکرار و تائید نموده اند. ولی در جاهای مختلف کتاب ظفرنامه شامی، نشانه هایی از نثر فنی را مشاهده می کنیم. به طوری که نمی توانیم، ادعا کنیم این اثر ، نثر کاملا یک دست و ساده ای دارد. به ویژه که آثار تقلید از نثر فنی؛ همچون، ترجمه کلیله و دمنه ، مرزبان نامه، تاریخ جهانگشای جوینی در این کتاب آشکار است.
← دقت و سادگی کتاب
۱. ↑ ظفرنامه، نظام الدین شامی، ص۳-۲۹۶.
منبع
...

دانشنامه عمومی

ظفرنامه (نامه). ظفرنامه ( پنجابی:ਜ਼ਫ਼ਰਨਾਮਹ یا ਜ਼ਫ਼ਰਨਾਮਾ ) نامه ای است که گورو گوبیند سینگ، دهمین گوروی سیک، در سال ۱۷۰۵ میلادی به شاه گورکانی هند، اورنگ زیب نوشت.
این نامه تماماً به شعر فارسی است. گوبیند سینگ این نامه را از روستای دینا درنزدیکی بخش بتهنده پنجاب به پادشاه در دهلی نوشته بود. در این نامه، پادشاه را برای پیمان شکنی مورد سرزنش قرار داده اما از برخی صفات او ستایش کرده است. [ ۱]
عکس ظفرنامه (نامه)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس