ظفر قطورا

لغت نامه دهخدا

ظفرقطورا. [ ] ( اِ ) شریف گوید: کلمه ای است سریانی. نام گیاهی شعری که بیشتر در اراضی سنگلاخ و کوهستانی و سواحل ماسه ای و هم در بیابانها روید با ساقی درشت و خشن و پوستی نازک و زبر به درازای یک بدَست و نیم و آن را ریشه ای خشبی است که قسمت عمده آن بر ظاهر زمین پیداست و درون ریشه سرخ و بیرون آن را پوستی سیاه پوشیده است و بر ساق آن شاخهائی روید پراکنده و برگ آن تنک باشد چون برگ درمنه دور از یکدیگر و گل وی به گل اناغالس سرخ شبیه باشد و ثمر آن چون ثمر هوفاریقون است و به زمستان نیز خشک نشود. و تنها پوست و ریشه آن در داروها به کار است. و آن سرد و خشک باشد دردرجه سیم و خاصیت آن گوشت آوردن جراحتها باشد و چون نرم بسایند و ببیزند و با انگبین کفک برگرفته بسرشند و از آن معجونی کنند بهترین داروی ریش ها و سحج امعاء و بازداشتن خون بواسیر باشد. ( از ابن البیطار ).

فرهنگ فارسی

شریف گوید : کلمه ایست سریانی . نام گیاهی شعری که بیشتر در اراضی سنگلاخ و کوهستانی و سواحل ماس. و هم در بیابانها روید با ساقی درشت و خشن و پوستی نازک و زبر به درازای بدست و نیم وان را ریش. خشبی است که قسمت عمده آن بر ظاهر زمین پیداست و درون ریشه سرخ و بیرون آن را پوستی سیاه پوشیده است و بر ساق آن شاخها روید پراکنده و برگ آن تنک باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس