ظرفش لبریز شدن. [ ظَ ف َ ل َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) عمرش به سر رسیدن. پیمانه اش پر شدن. || طاقت و شکیب او به پایان رسیدن. طاقتش طاق شدن.