ظراف

لغت نامه دهخدا

ظراف. [ ظِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ ظریف.

ظراف. [ ظُ ] ( ع ص ) زیرک. دانا. ج ، ظُرفاء.

ظراف. [ ظُرْ را ] ( ع ص ) زیرک. ج ، ظُرافون.

ظراف. [ ظَرْ را ]( ع ص ) شخصی که به درجه کمال زیرک و خوش طبع باشد.

فرهنگ فارسی

شخصیکه بدرج. کمال زیرک و خوش طبع باشد .

فرهنگ عمید

ظریف، زیرک، دانا.

جدول کلمات

زیرک ، دانا

پیشنهاد کاربران

بپرس