طین مصری

لغت نامه دهخدا

طین مصری. [ ن ِ م ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ابلیز خوانند. جالینوس گوید: مطحولان و مستسقیان بسیار دیدم در اسکندریه طلا کردند نافع آمد، و بر ورمهای کهن و دردهای مزمن و بواسیر طلا کردن بغایت مفید بود. ( اختیارات بدیعی ).

فرهنگ فارسی

ابلیز خوانند جالینوس گوید : مطحولان و مستسقیان بسیار دیدم در اسکندریه طلا کردند نافع آمد و بر ورمهای کهن و دردهای مزمن و بواسیر طلا کردن بغایت مفید بود.

پیشنهاد کاربران

بپرس