طیلافیون
لغت نامه دهخدا
به یونانی اسم گیاهی است شبیه به گیاه خرفه و مابین برگها شاخه های ریزه زیاده بر شش عدد نمیروید و برگ شاخه ها انبوه و سطبر چون به دست بمالند رطوبت لزجی از آن ظاهر می شود و گلش سفیدو منبتش مزارع و زیر تاک انگور است. در اول گرم و در دوم خشک و مخرج جنین و مشیمه. و طلای او را بجهت برص و بهق سفید مجرب یافته اند. مورث جراحت جلد و مصلحش طلا کردن آرد جو است بعد از شستن آن. ( تحفه حکیم مؤمن ). تاج خروس . خرفه بری. بقلةالحمقا بریة. ایلیقبرا . حشیشةالبرص . اندرخنی اغریا . ایزون. میشیار. میشهار. و رجوع به طلیفیون شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید