طیرانه

لغت نامه دهخدا

طیرانه. [ طَ ن َ / ن ِ ] ( ازع ، اِ ) نوعی از فطر و از آن بزرگتر. و تازه او سفید و زرد و خشک او سرخ است و در زیر درخت بلوط و زیتون میروید، و از سموم قتاله است حتی بوئیدن آن. ( تحفه حکیم مؤمن ). نباتیست مانند فطر و بزرگتر از آن و در شب مانند چراغ میدرخشد و تر و تازه آن سفید و زرد و خشک آن سرخ رنگ. منقطع میگردد از طروف مانند اسفنج قطعهای سرخ. و رطوبت آن بد بود. منبت آن اکثر زیر درخت بلوط و زیتون است و در سالی که باران بسیار بارد بیشتر میروید. طبیعت آن گرم و خشک در چهارم. افعال و خواص آن : نفعی تا حال از آن ظاهر نشده و از سموم قتاله قوی است حتی بوئیدن و لمس نمودن آن و اجتناب از آن واجب. ( مخزن الادویه ص 380 ). و آن را طیشر و طشور نیز خوانند. رجوع به تذکره انطاکی ج 1 ص 239 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس