طویع. [ طُ وَ ] ( اِخ ) ابوزیاد گوید: طوعة و طویع، از آبهای بنی العجلان است. شاعر گوید : نظرت و دوننا علماً طویعو منقاد المخارم من ذقان.( از معجم البلدان ).