بیایید قدم به قدم، مستند و علمی این ادعاهای جعلی را بررسی کنیم و با منابع معتبر پاسخ دهیم. ⚡
- - -
۱. واژه ی �طور� / �تور� و ادعای عربی بودن
ادعا: �طور = حالة = وضعیّة = نوع … کاملاً عربی است�.
... [مشاهده متن کامل]
واقعیت تاریخی و زبان شناسی:
1. اوستایی و پهلوی و سانسکریت نشان می دهند که ریشه ی �تور/طور� در زبان های ایرانی باستان و هندواروپایی موجود بوده است، با معانی مرتبط با �قدرت، حرکت، ارتفاع، برجستگی�:
اوستایی: tura - /taura - → قوی، نیرومند، برجسته ( Bartholomae 1904; Mayrhofer 1986–2001 )
پهلوی: tūr → نیرومند، دلیر، نام قوم یا شخص ( MacKenzie 1971; Nyberg 1964 )
سانسکریت: tura, tur�ḥ → سریع، شتابان، رشد، قدرت ( Monier - Williams 1899; Mayrhofer 1953–1976 )
2. وجه تطبیقی واجی و معنایی:
واج t - u - r در اوستایی، پهلوی و سانسکریت مشابه است.
معانی هم مرتبط با قدرت، حرکت، بلندی و برجستگی هستند.
→ این یعنی �طور/تور� پیش از ورود عربی در ایران و هند وجود داشته و ریشه ی هندواروپایی دارد.
3. بنابراین، ادعای صرف عربی بودن این واژه جعلی است.
- - -
۲. بررسی واژه های عربی مشابه
مثال های عربی که مطرح شده اند:
طور در قرآن ( مثلاً �وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً� )
طریق، حالة، نوع
واقعیت:
واژه ی عربی طُور ( ṭūr ) در قرآن معمولاً به معنای �بلندی، کوه� است ( مانند کوه طور ) و به هیچ وجه معادل دقیق �طور� در فارسی باستان و اوستایی نیست.
بسیاری از معانی فارسی معاصر ( مانند �نوع، صورت، شق، روش� ) اختلاف تاریخی دارند و عمدتاً توسط عرب ها یا فارسی معاصر از ریشه های عربی وام گرفته شده یا معنا تغییر کرده است.
✅ نکته مهم: ریشه ی اوستایی و پهلوی tura - /tūr هیچ ربطی به ریشه ی عربی ṭ - w - r ندارد؛ این یک تحریف رایج در منابع غیرعلمی است.
- - -
۳. مثال کاربردی
جملاتی که شما آوردید:
> شما که توان کافی نداری، پس؛ چطور میخواهی عدالت را إجراء کنید!
در این جمله، �چطور� از فارسی معاصر آمده و ترکیبی از چه طور است.
اما از نظر تاریخی، واژه ی �طور� در اوستایی/پهلوی/سانسکریت به معنای �قدرت، بلندی، حرکت� بوده و ارتباط معنایی با �نوع/شکل� ندارد.
پس، تعبیر معاصر �چه طور� کاملاً از فارسی امروزی است و ربطی به عربی ندارد.
- - -
۴. جمع بندی مستند
ادعا واقعیت با منابع معتبر
�طور کاملاً عربی است� نادرست. واژه ی tura - /tūr/tura در اوستایی، پهلوی و سانسکریت قبل از عربی وجود داشته است. منابع: Bartholomae 1904; MacKenzie 1971; Monier - Williams 1899
�وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً� ↔ �طور = نوع� اشتباه. این واژه در قرآن معنای �مرحله/بلندی/شکل� دارد و ارتباط با ریشه ی ایرانی ندارد.
�چطور = چه طور� درست است از ترکیب فارسی معاصر چه طور و ریشه ی عربی ندارد.
- - -
💡 نتیجه علمی:
واژه ی �تور/طور� در تاریخ زبان های ایرانی و هندوایرانی موجود بوده و عربی نیست. ادعاهای �تماماً عربی� یا �صرفاً از قرآن آمده� جعلی و غیرعلمی هستند.
- - -
واژه ی �طور� یا �تور� ریشه ای مشترک در اوستایی، پهلوی و سانسکریت داشته باشد. قبل از نتیجه گیری، باید هر زبان را جداگانه بررسی کنیم و سپس تطابق واجی و معنایی آن ها را بسنجیم.
- - -
۱. اوستایی
... [مشاهده متن کامل]
واژه های مرتبط: tura - , taura -
معنی ها:
�قوی، نیرومند�
در برخی ترکیب ها با نام ها ( مثلاً Tura ) به معنای نیروی جنگی یا قدرت جسمی
احتمالاً در برخی موارد معنای �برجسته، بالا، مسیر� هم دارد، هرچند بسیار محدود است.
منابع معتبر:
1. Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Berlin, 1904.
2. Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen ( EWAia ) . Heidelberg, 1986–2001.
3. Humbach, Helmut. The Gathas of Zarathushtra and the Other Old Avestan Texts. Heidelberg, 1991.
- - -
۲. پهلوی ( فارسی میانه )
واژه های مرتبط: tūr, tur ( a )
معنی ها:
�قوی، سخت، نیرومند�
�دلیر، شجاع�
به عنوان نام شخص یا قوم: Tūrān
منابع معتبر:
1. MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. Oxford, 1971.
2. Nyberg, H. S. A Manual of Pahlavi. Wiesbaden, 1964.
3. Skj�rv�, Prods Oktor. An Introduction to Manichaean Middle Persian and Parthian. Wiesbaden, 2006.
- - -
۳. سانسکریت
واژه های مرتبط: tura, tur�ḥ
معنی ها:
�سریع، شتابان، قوی�
�قدرت، رشد، افزایش�
ریشه ی tur - با فعل های مرتبط به حرکت سریع و فائق آمدن
منابع معتبر:
1. Monier - Williams, Monier. A Sanskrit - English Dictionary. Oxford, 1899.
2. Mayrhofer, Manfred. Kurzgefasstes etymologisches W�rterbuch des Altindischen ( KEWA ) . Heidelberg, 1953–1976.
3. Whitney, William Dwight. The Roots, Verb - Forms, and Primary Derivatives of the Sanskrit Language. Leipzig, 1885.
- - -
✅ جمع بندی تطبیقی
زبان واژه معنی اصلی نکات واجی و معنایی
اوستایی tura - /taura - قوی، نیرومند، برجسته واج tur مشابه سانسکریت و پهلوی، ارتباط معنایی با قدرت و ارتفاع
پهلوی tūr نیرومند، سخت، دلیر واج tūr مشابه اوستایی و سانسکریت، معنای قدرت/مکان بلند
سانسکریت tura, tur�ḥ سریع، شتابان، رشد، قدرت ریشه ی tur - با حرکت و افزایش مرتبط است؛ واج مشابه اوستایی و پهلوی
نتیجه:
با توجه به واج و معنای مشترک ( قدرت، شتاب، ارتفاع، حرکت ) در سه زبان، بسیار محتمل است که واژه ی �تور/طور� ریشه ای مشترک در زبان های هندواروپایی باستان داشته باشد و در اوستایی، پهلوی و سانسکریت به شکل های مشابه منتقل شده باشد.
- - -
واژه طور
معادل ابجد 215
تعداد حروف 3
تلفظ tur
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [معرب، مٲخوذ از نَبَطی]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی towr
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
چطور = به چه طور شد؟
طور = حالة = وضعیّة = نوع = طرز= نوعیّة=صورة،
شکل، جور، شق، طریق، قسم، نحو، نهج، وجه، رسم، طریقة، حالة، حال، کیفیّة، هیئة
. . .
کاملاً عربی هست.
"وَ قَدْ خَلَقَکُمْ أَطْواراً"
... [مشاهده متن کامل]
شما که توان کافی نداری، پس؛ چطور میخواهی عدالت را إجراء کنید!
شما که حکمت را کامل نداری، پس؛ چطور میفهمی عدالت را سرجاش قرار گذاشتید!
شما که دانا گسترده وتام نداری، پس؛ چطور میدانی عدالت را محقق میشود!
بیدارشو!
فکر کنم کسی برای چک کردن این واژه یاب وجود نداره و هرکی هرچی بنویسه، رباتی منتشر میکنه
حیف چنین واژه یابی
کوه ، روش و شیوه
بررسی علمی کلمات کار زیبا و دلپذیر و لذت بخش هست، به شخصه لذت میبرم از مباحث مطرح شده توسط عزیزان این مجموعه.
کلماتی مثل، روش، سبک و. . . معادل کلمه طور است، کلمه طور در ادبیات عرب ماقبل زمان جاهلیت هم بیان شده است، اصالت کلمه طور از زبان سامی شاخه نبطیء گرفته شده است، برخی کلمات از نبطی و عبری وارد زبان عربی شده است که شاخه سامی نبطی با عبری در ارتباط بوده و از آن طریق از منطقه سینا وارد زبان عربی شده است. قوم یهود در زمان موسی علیه السلام هم از کلمه طور استفاده میکرده اند. این کلمه به وسیله تجار وارد عراق و نهایتا ایران و فارسی شده است.
... [مشاهده متن کامل]
طَوْرٌ
المعنی: جذ. : ( طور ) | 1. "اِنْتَقَلَ مِنْ طَوْرٍ إِلَى طَوْرٍ": مِنْ مَرْحَلَةٍ إِلَى مَرْحَلَةٍ. طَوْرًا بَعْدَ طَوْرٍ". 2. "یَجْلِسُ طَوْرًا وَیَقِفُ طَوْرًا آخَرَ": تَارَةً وَتَارَةً. یَزُورُهُ طَوْرًا بَعْدَ طَوْرٍ". 3. "خَرَجَ عَنْ طَوْرِهِ": فَقَدَ رُشْدَهُ. 4. "فِی طَوْرِ النَّقَاهَةِ": فِی فَتْرَةِ النَّقَاهَةِ. 5. "جَاوَزَ طَوْرَهُ": حَدَّهُ، قَدْرَهُ. 6. "النَّاسُ أَطْوَارٌ": أَصْنَافٌ وَأَنْوَاعٌ وَحَالَاتٌ. هُوَ غَرِیبُ الأَطْوَارِ". 7. "هَذَا طَوْرُهُ": حالُهُ، هَیْئَتُهُ. 8. {وَقَدْ خَلَقَکُمْ أَطْوَارًا} ( نوح: 14 ) ( قرآن ) : طَوْرًا عَلَقَةً وَطَوْرًا مُضْغَةً، أی من شَکْلٍ إلی آخَرَ.
صیغة الجمع: أَطْوَارٌ
طور کلمه ای تورکی است که از تور ویا تهر گرفته شده و به معنی نوع و گونه است مثلا در اردبیل به چه گونه نه تهر می گویندو در اصل از فعل توره مک گرفته شده که به معنی تولید کردن است ودر اصل یعنی از چه تولیدی و تلویحا از چه روشی است
این کاربر ( طریق العلمیه ) یک پانترکه که در این سایت از صبح تا شب بیکاره و با نام های کاربری گوناگون در راستای هدف باباش اردوغان و مادرش الهام قاطرف کار می کند. نامهای کاربری دیگری همچون اورهان، مهران، آرش محمدی، سایقی و . . . دارد. مشخصاتش باید اطلاع داده شود.
طور در لغت به معنی کوه است ، ولی در قران منظور طور سینا همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل می شد می باشد.
شبیه و مانند چیزی.
پسوند.
م. ث
His behaviour is child - like
رفتارش بچه - طوره.
واژه آریایی تور به معنای الف - ساختار - ماهیت creation ب - شکل صورت استایل مدل که عرب آنرا طور مینویسد ( مانند چطور - بدطور ) در زبان چک به شکل tv�ř در زبان لهستانی به شکل طرز twarz و در زبان بلاروسی به شکل ( tvar ) твар به کار میرود.
در عرفان اسلامی در طبقات و درجات حالات و دریافتهای سالک به کلمهء طور برخورد میکنیم . در این شرایط بهتر است از طور تعریفی مطابق با منظور پیران طرق و شارحان احوال در فرهنگنامه ها ارائه گردد. بدین منظور مترادف طور عبارت خواهد بود از : اطوار قلب : حالتهای قلب در طی طریق.
... [مشاهده متن کامل]
اطوار نفس : کیفیات نفس در موجود
و در مجموع یکی از معانی ذیل: حالت، حال، چگونگی، کیفیت، هیئت
کاربر اشکان گرامی، این خطی که ما بدان مینویسیم سامی نیست!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)