طوب
لغت نامه دهخدا
طوب. ( اِخ ) موضعی است درگذرگاه اردن که یفتاح بدانجا گریخت... و دور نیست که همان طیبه حوران حالیه باشد. ( قاموس کتاب مقدس ).
طوب. ( اِخ ) ( قصر الَ... ) موضعی است به افریقیه. ( معجم البلدان ).
طوب. ( معرب ، اِ ) توپ. گوی. رجوع به دزی ج 2 ص 63 و کلمه طوبه شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید