پژوهش اِدمُلّاوَند:
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
🖊#آلاشت در ارتفاع ۱۹۰۰ متری سطح دریا قرار گرفته است، دامنهٔ دمای این شهر بین ۷٫۵ تا ۱۰ درجهٔ سانتی گراد و میانگین بارندگی سالانهٔ آن بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلی لیتر است. آلاشت دارای حیات وحش حفاظت شده است که می تواند درختان سیاه ریشه مانند گردو، فندوق و گیلاس را در خود پرورش دهد.
... [مشاهده متن کامل]
https://eitaa. com/edmolavand/22028
در ورودی آلاشت یک دوراهی وجود دارد که یکی از آن ها به امام زاده حسن یا به قول محلی ها �سرکوه� و دیگری به داخل شهر و روستاهای �سوادرودبار� و �هلی چال� و �چرات� و … می رسد. روستای سوادرودبار یا در زبان محلی ساتروآر از دو قسمت پایین محله و بالا محله تشکیل شده است که شغل مردم آن دام پروری است و درگذشته به کشت گندم نیز می پرداختند ولی امروزه سیب زمینی و چغدر کشت اصلی آن است.
📌محله قدیمی آلاشت در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط وزارت فرهنگ و هنر به دلیل داشتن شاخصه های معماری بومی و ارزشمند با شماره ثبت ۸۶۷ ثبت ملی شد.
کوچه های تنگ و باریک با مصالح بومی، سقف های تخته پوش، جداره های ارزشمند همه و همه نشانی از اصالت این بافت تاریخی می باشد، بافت قدیمی و کوچه های شهر مقیاسی انسانی داشته و دارای ارزش تاریخی می باشد.
در ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۸۸، ۵۷ هکتار از محدوده بافت تاریخی آلاشت توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی به وزیر وقت کشور به همراه ضوابط عمومی حفظ بافت ابلاغ گردید، بافت قدیمی، ملی و ارزشمند آلاشت بار دیگر در مهرماه سال ۱۳۹۳، به همراه ۱۶۷ محدوده بافت تاریخی با سیزده رویکرد عمومی برای حفاظت از آن ها توسط شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری ابلاغ گردید.
📒لغت نامه دهخدا
( آلاشت ) آلاشت. ( اِخ ) نام خُرّه ای در ناحیه ولوپی بسوادکوه مازندران. || نام قریه بزرگ این خُرّه. الاشت. [ اَ ] ( اِخ ) از بلوک لوپی است واقع در دره سوادکوه. ( سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 42 ) .
📗فرهنگ فارسی
( آلاشت ) نام خره در ناحیه ولوپی بسواد کوه مازندران
📚وجه تسمیه شهر الاشت
عموم افراد این شهر را با تلفظ سه کلمه مختلف ألاشت، إلاشت، آلاشت بیان می کنند. و هرسه املای آن هم اکنون از زبان افراد مختلف تلفظ میشود. اهالی این شهر با گویش محلی إلاشت بیان میکنند، پس حتما باید آن را پذیرفت زیرا این اسم خواست است. اما بر اساس تحقیقات کاملی که انجام شده معانی مختلفی جمع آوری شده است. که به آن می پردازیم.
ألاشت
أل=درختی است کوهپایه ای که در این منطقه یافت میشود . پس می توان آن را به مکان درخت أل معنی کرد.
ألاشت
به معنی آشیانه عقاب : آل شت. أل = عقاب و أشته = آشیانه عقاب اما با همان تلفظ ألاشت. لازم به ذکر است که مردم الاشت به عقاب ( اله ) هم میگویند. در زبان سانسکریت ( هشت ) را است تلفظ میکنند ( أشت ) تلفظ می کنند . پس بنا بر این تحقیقات أل أشت یا أل هشت یعنی جایی که محل زندگی عقاب است . و ناگفته نماند که همچنان عقاب در الاشت فراوان است.
ایل دشت
این واژه را ابتدا مرحوم اشرفعلی رستمی الاشتی معلم نگارش و فرهنگ دوست و مردم دوست الاشت که ساعتی کرد آن را مکتوب و گرد آوری کند نوشته است. و کتابهای دیگری نیز مانند کتاب الاشت زادگاه رضا شاه پهلوی، نوشته هوشنگ پور کریم نیز از آن استفاده کردند. اکبر اکبری الاشتی معلم بازنشسته کوچ قسمتی از الاشتی ها را از منطقه ایل دشت ترکستان می داند و می گوید این موضوع را از پدران خود شنیده است.
إلاشت یا هاست
چون الاشت بین یال و دره قرار گرفته به آن ( هل شت ) یا ( هر شت ) نام گذاری شده. در زبان مازندران هل یا هر به معنای آویخته یا آویزان است. ( هل ته تو ) به معنی چیزی که آویزان است و در حال تاب خوردن است.
آلاشت
آله و آل در فرهنگها به معنی سرخ نمیرنگ یا ( آلگونه ) ضبط شده است که به نظر دکتر ایرج ملکی تقصیر درستی از چشم انداز این منطقه و برگهای ( آلگونه ) خزانی است.
🕹در مازندران محدوده بافت تاریخی ۶ شهر از جمله شهرهای بابل، قائمشهر، بابلسر، ساری، آمل و آلاشت در میان ۱۶۸ بافت ارزشمند کشور به شهرداری ها و استانداری ابلاغ گردید، وسعت محدوده بافت تاریخی آلاشت نسبت به کل شهر در مقایسه با پنج شهر دیگر به مراتب بیشتر و نزدیک به ۷۰٪ از بافت شهر بوده، همچنین محدوده بافت تاریخی الاشت به دلیل ثبت ملی شدن تنها محدوده بافت تاریخی ثبت شده در میراث کشور می باشد.
آلاشت به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، کمتر مورد توجه فاتحین ایران بوده است. خانه ای که رضاشاه در آن به دنیا آمد، در حال حاضر موزه مردم شناسی است. این بنا با قدمت ۲۰۰ ساله در دهه ۸۰ از کتابخانه به موزه مردم شناسی تغییر کاربری شد و عموم مردم برای بازدید از آن اقدام می نمایند.
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/873
علاوه بر موزهٔ مردم شناسی، مسجد امام حسین توسط حسین لرزاده معمار نام آشنا دوره پهلوی دوم نیز نزد مردم از اهمیت خاصی برخوردار است این مسجد در سال ۱۳۵۲ به دستور محمدرضاشاه، پادشاه وقت ایران ساخته شد.
📘سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵
مسجد امام حسین با معماری منحصربه فرد، طاق نماهای جناغی، پلان درون گرا و کشیدگی باسیلیکایی و گنبد ۱۲ وجهی رک یکی از زیباترین مساجد شمال ایران بوده که با مصالح مختص به اقلیم سرد و کوهستانی ( عمدتاً سنگ ) چشم هر بیننده ای را به خود جذب می نماید.
جز این دو ساختمان، ساختمان خاص دیگری در جنوب شرقی آلاشت و در جوار روستای گلیان به نام دختر پاک وجود دارد، این ساختمان مقبره یک دختر معصوم بوده که از زمان های قدیم معتقد بوده اند تنها زنان می توانند از این آرامگاه بازدید نمایند و مردان حق ندارند وارد این مزار شوند، طبق مستندات و مطالعات انجام شده این مقبره از قبل معبد آناهیتا ( الهه آب ) بوده است و سه مشخصه معابد آناهیتا ( بالای تپه بودن، نزدیک رودخانه بودن و پلان مربع مستطیل ) را داراست.
یکی از بزرگ ترین سرمایه های معنوی آلاشت، بانوان هنرمندش هستند، از زمان های قدیمی زنان دوش به دوش مردان علاوه بر کار خانه با هنر دستان خود نیز به اقتصاد خانواده کمک می کرده اند، بزرگ ترین هنر صنایع دستی در این منطقه یقیناً جاجیم بافی است که دارای شهرت جهانی و در گذشته تولیدات مردم منطقه اعم از خصوصی یا کارگاه صنایع دستی که وابسته به سازمان صنایع دستی بوده علاوه بر استان های مختلف کشور به کشورهای دیگر نیز صادر می شد.
جاجیم این منطقه در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ به نام آلاشت ثبت ملی شد و نشان جغرافیایی ملی دریافت کرد.
🌿مردم آلاشت از قومیت طبری هستند.
📗نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
طایفه سوادکوهی یکی از طوایف بزرگ قوم طبری می باشد. طایفه سوادکوهی آلاشت به تیره های پهلوان، رحمانی، جمشیدی، جورسری، رستم پور، رشیدی، گیلک، شهابیان، یوسف پور، قلی پور، ناصحی، ملا، امینی، عرب، احمدی، احمدیان، دله و باقری و. . . تقسیم می شوند.
📒نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.
⬛اقوام مختلف ساکنین در شهر آلاشت:
🌿قوم اوج یا جوسری در شهر آلاشت
در شهر آلاشت به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و آب فراوان روخانه ( روآر ) و قرار داشتن در میان یک سلسله کوه و از جهت دمای هوا نسبت به مناطق مسکونی سوادکوه نسبتا گرمتر است، به هنگام هجوم دشمن، مأمن مناسبی جهت زیست و دفاع بوده است. در همین حال هر گاه به دلایل طبیعی همچون بیماری ها، وبا، طاعون، زلزله که در گذشته موجب انهدام جماعت های انسانی بودند. این مکان از ساکنان تهی می شد و در زمانی دیگر دوباره به دلایل گفته شده محل زندگی و پناه مردم می باشد.
بر اساس شواهد موجود و بخصوص قبر متعلق به چندین هزار سال پیش می باشد، این منطقه نشانه هایی از زندگی جمعی از دوره مهر پرستی دارد ، زیرا تمامی گور های قدیمی به طرف مشرق و در جهت طلوع خورشید قرار گرفته است و کاملا متفاوت با وضعیت قبر هایی است که متعلق به مسلمانان است. مردم از درون گورها زیورآلات، کوزه با نقش های ظریف و زیبا یافته اند.
بومیان شهر آلاشت در قسمت پایین شهر آلاشت که اکنون دی ین نامیده شده است زندگی می کردند. اوجی ها در اواخر دوره مغول یا در اوایل دوره ی تیموری وارد سوادکوه و پس از آن تعدادی از آنهانیز وارد آلاشت شدند و با بومیان زندگی مسالمت آمیزی را آغاز کردند.
🌿قوم اوج یا جوسری
در همین هنگام کاشی ها نیز در روستای همجوار زندگی می کردند. دقیقاً معلوم نیست چه مدت پس از ورود آنها به شهر آلاشت، بیماری وبا در منطقه شایع شد و ساکنان شهر آلاشتمتواری شدند و بسیاری نیز از بین رفتند. پس از وقوع وبا اوجی ها تعدادی به سنگرج، تعدادی به نقاط نامعلوم و تعدادی نیز پس از پایان تراژدی به شهر آلاشت باز گشتند. اما از ساکنان بومی که قبل از آنان در آنجا زندگی می کردند دیگر خبری نبود و اینکه زنده ها، برای نجات جانشان به نقطه ای نامعلوم نقل مکان کرده بودند و دیگر یارا ها بازگشت نکردند.
اما اینکه زبان و فرهنگ همه افرادی که اکنون در شهر آلاشت و دیگر مناطق سوادکوه زندگی می کنندتبری است، گواه آن است که بومیان این منطقه چه از نظر تعداد و چه از نظر فرهنگی غالب بوده اند و می بایست قبل از فاجعه وبا مدتی طولانی با هم زندگی می کردند تا فرهنگ و زبان خود را جایگزین تازه واردان کنند. به طوری که اکنون تقریباً تمامی مردم منطقه از اصل و نژاد خود اطلاعات کافی ندارند و خود را بومی منطقه می دانند.
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/873
#آلاشت #اقوام #طوایف
🌿قوم کاشی ها در شهر آلاشت
به روایت های مختلفی از طوایف قدیمی شهر آلاشت هستند. مقر اصلی آنها روستای گلیون است. آن ها تصویرشان بر این است که کاشانی هستند و خود را کاشی می دانند. بعد از چند صد سال سکونت در منطقه و آمیزش با فرهنگ بومی امروزه تنها نشان از موطن اولیه آنها نام کاشی است.
در دوران اولیه تاریخ ایران، مهمترین قومی که در پهنه فلات ظهور کرد، ( قوم کاس بود که خود با دوشاخه کاس پی یا کاس سی تقسیم می شد ) . که در کناره های دریای خزر می زیستند. کلمه سی در زبان گیلکی ( و هنوز در زبان تبری ) معنی تیپه و کوه بلند را دارد و کلمه پی یا بی معنی رود و آب را دارد.
خانواده حیدری که از گلیون به شهر آلاشت آمده اند از اقوام کاشی هستند، همینطور اهالی روستا گلیون همگی کاشی می باشند.
https://eitaa. com/edmolavand/22028
منطقه آلاشت
🌿قوم گیلکها ( گلک خل ) در شهر آلاشت
حکومت آل زیار به یاری دیلمیان در سال ۳۱۶ هجری قمری حکومت طبرستان و گرگان را به دست گرفت و حکومت آل زیار را تأسیس کرد. یکی از مناطقی که تخت سلطه آنها بود منطقه سوادکوه بوده است و شخصا گلیون ( گیلیان ) که به معنی مکان گیلی هاست از نام آنها گرفته شده است و پس از قرن ها هنوز جای اینان در منطقه ولوپی سوادکوه وجود دارد. گیلک ها نیز از آل زیار می باشند ، ضمن اینکه بعد از شکست آل زیار آن ها همچنان در شهر آلاشت پا برجا می باشند. در الاشت به آنها گیلک یا به لفظ الاشتی ها گلک گفته میشود. و حدس زده می شود که پس از اوجها و کاشیها از قدیمی ترین اقوام در این منطقه هستند.
🌿جمشیدی ها ( جمشی خل ) در شهر آلاشت
بر اساس سندی مغشوش اینان خود را اهل نون نعل ناندل کنونی و یا لاریجان می دانند. با مسافرت به آمل و مذاکره با آقای دکتر ایرج ملکی وی نونعلی بودن جمشیدی ها را رد کرد. جمشیدی ها در مناطق مختلف ایران سکنی دارند مانند سربند اراک، الیگودرز لرستان که از کوهرنگ بختیاری کوچیدند و اصفهان و خراسان پایگاه اصلیشان بوده است.
🌿عربها در آلاشت
اولین حمله عرب ها به تبرستان به هنگام خلافت خلیفه اول عمر نهاده شد. شرح آن در کتاب رضا شاه از الشتر تا آلاشت به طور کامل آمده است. خوانندگان را به رجوع به آن کتاب دعوت می کنیم. تنها باید این نکته را بازگو کنیم که عرب های ساکن آلاشت در دوره های مختلف وارد آلاشت شدند. یک تیره از عرب های مقیم لفور ییلاقشان روستای سرین سه کیلومتری آلاشت بوده است. آنها با آلاشتی ها وصلت کردند. فردی به نام ارباب مقیم آلاشت شد و بعداً نام خانوادگی بهاری را برای خود انتخاب کرد.
به روایت عامه، ملاخلی ها نیز از تبار عرب هستند زیرا در قدیم ملاخل یا ملاخیل را ابوخل یا ابوخیل می خواندند و جد آنها را ابومحمد می نامیدند.
🌿قره قانی ها ( قراقونی ) در آلاشت
قره قانی یا قراقانی به لفظ آلاشتی ها قراقونی از ایل قشقایی فارس هستند. تحقیقات کامل نگارنده در مورد این قوم در کتاب رضاشاه از الشتر تا آلاشت آمده است. و به خاطر عدم تکرار از آوردن آن در این کتاب بازگو نکرده ایم. اما تنها باید این نکته را گفت که قراقانی های آلاشت معتقدند که دو برادر به نام های مهدی و نورالله به خاطر حمایت های مردم آن سامانه به لطف علی خان زند و در نتیجه شکست او و همچنین منهزم شدن سپاه عشایری، بالا جبار و برای نجات جان خود به مازندران کوچیدند و ابتدا در روستای چرات سکنی گزیدند و سپس به آلاشت و لرزنه نقل مکان کردند.
🌿سیاهپوش ها در آلاشت
تعدادشان در الاشت بسیار اندک است. زیرا از زمان ظاهرا ناصرالدین شاه به این منطقه آمده اند دو برادر به نامهای ابراهیم و جعفر از دامغان به آلاشت به عنوان دست فروش آمده اند. و در همین جا ماندگار شدند و با آلاشتی ها وصلت کردند. بر اساس تحقیقات انجام شده سیاه پوشان خود را از اجداد اسرای روم در دوران شاپور اول ساسانی می دانند. اکنون بسیاری از اینان در منطقه دزول و شوشتر با همین نام سیاه پوش سکنی دارند. ناگفته نماند در دوران پس از صفوی در جابجایی های قومی اینان نیز به مناطق مختلف ایران کوچیده اند.
🌿دائو ها در آلاشت
به نظر می رسد تنها تبری های آلاشت که به تاریخ دیوها و فرهنگ مهرپرستی می رسند همین دائوها هستند. دائوهای آلاشت در زمانی نه چندان دور احتمالاً پس از دوران آقا محمد خان قاجار تعدادی از آنها به آلاشت آمده اند. اکنون نیز بستگان آنها در زیرآب و کسلیان وجود دارند.
🌿پاهلون ( پاهلونی خل ) در آلاشت
واژه پاهلون در دوران حاضر با تعبیرها و تفسیرهای گوناگونی مواجه شده است. مثلاً ملک الشعرا بهار این واژه را پالانی نوشته است. و برخی از نویسندگان خارجی و ایرانی نیز پاهلون را برابر پالان که مورد استفاده برای اسب و الاغ است دانسته اند و در نتیجه پالانی را خرکچی معنی کرده اند. بدیهی است کلیه نظریات فوق فاقد جنبه های تحقیقی بوده و بیشتر هاکی از نوعی برخورد عوامانه با واژه مذکور است.
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/873
#آلاشت
واژه پهلون و یا پاهلون از دو قسمت پهل یا پهله با تلفظ آلاشتی ها پاهل به علاوه ون که پسوند نسبت می شود تشکیل شده است. بر این اساس پهلون و یا پاهلون یعنی پهله ای یا اهل پهله. تاریخ نویسان سرزمین پهله را شهرهای ما سبذان یا پشتکوه در زمان قدیم مرکز آن شهری به نام شیروان بود. همدان، ماه البصره یا نهاوند کنونی، ماه الکوفه یا شهرستان دینور میان آذربایجان و همدان فرمسین یا فرماسین یا کرمانشاه کنونی منطقه و دره باستانی سیمره می باشد که بزرگترین محل سکونت قوم لک بوده است، می دانند. اکنون نیز الشتر و دلفان یا نورآباد به طور عمده لک نشین هستند. منطقه سیمره نیز از استان همدان و استان ایلام کنونی را در بر می گیرد.
اقوام پهلون در ادامه …
برخی از دانشمندان و صاحب نظران اعتقاد دارند که کاسی ها نیاکان لکها و لرها می باشند و حسن پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان می نویسد که کاسی ها بعدها به جنوب بین خوزستان و کردستان رفته اند. در برخی منابع گفته شده قوم اوج نیز به کاسی ها نسبت داده شده اند. کهن ترین اشاره به ساکنان سرزمین فعلی لرستان در اثری به نام کتابخانه تاریخی تالیف دیو دوروس مورخ یونانی و سیسیلی الاصل که در اواخر سده قبل از میلاد می زیستند، در کتاب خود آورده است، قومی به نام کوسایو یا به زبان دقیقتر کاسی ها در کوه های شمالی سوزیانا یا خوزستان، معادل سرزمین کنونی لرستان سکونت دارند.
استرابون جغرافی دان یونانی و مولف کتاب جغرافیا که احتمالاً متولد سال ۶۳ قبل از میلاد است به همین قوم و به همین اسم و در همین محل اشاره می کند. پذیرفتنی است که بگوییم قدیمی ترین کسانی هستند که تاریخ نویسان سکونت آنان را در سرزمین کنونی لرستان ثبت کردند. در فصلنامه لرستان پژوهی آمده است که تردیدی نیست مناطق کنونی خاوه یادلفان و الشتر قوم کاز یا کاسپی ها و یا کاس کاسی ها از قدیمی ترین ساکنان دریای خزر پیش از مهاجرت آریاییان از خاور ایران به منطقه بوده اند.
https://eitaa. com/edmolavand/22028
رضاشاه پهلوی نیز یکی از کسانی است که در پی نیل به سلطنت، اشتهار سلاطین را کسب کرد اما ریشه و تبارش نه تنها از درخشندگی ویژه ای بهره نداشت، بلکه اصولاً مبهم و ناشناخته ماند. رضاشاه در آلاشت مازندران متولد شد و معمولاً عضو ایل پالانی معرفی می شد. محمدتقی بهار در تاریخ احزاب سیاسی نوشت : � نام این طایفه در تاریخ خانی طبع پتروگراد برده شده است و تا جایی که به یاد دارم غیر از آن تاریخ که وقایع حکام گیلان و لاهیجان و ظهور شاه اسماعیل و حالات خان احمد گیلانی را می نویسد نامی از این طایفه در تاریخ دیگر برده نشده است. � ظاهراً تاریخ خانی در 922هـ . ق نوشته شده و شرح حوادث سالهای 880 تا 920هـ . ق ناحیه گیلان و لاهیجان، یعنی دو دهه نخستین دوره صفویه و دو دهه پیش از تأسیس آن سلسله را در بردارد.
در کتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است که دو نکته از آن قابل تأمل است. یکی اینکه نیاکان رضاشاه از الوار لرستان بودند و دیگر اینکه همین الوار، به وجودآورندگان ایل پالانی نیز بوده اند. درباره نیاکان لُر رضاشاه این گونه گفته شده است که در زمان هجوم افغانها در اواخر دوره صفویه ( 1148 - 1135 ) ، طوایف لر همانند بسیاری دیگر از ایلات ایران، نادر را در سرکوبی افغانها یاری می دادند. طایفه حسنوند که یکی از طوایف لک محسوب می شد، نیز در این جنگها شرکت داشتند. یکی از افراد طایفه حسنوند به نام � رمضان� در جریان جنگهای نواحی شمالی کشور، از لشکریان جدا گشته، راه را گم کرده و سرانجام در ناحیه آلاشت اقامت گزید. رمضان با یکی از دختران طایفه اوجی ازدواج کرد و برای همیشه در آن دیار ماندگار گردید و رضاشاه از نواده های ایشان است.
روایت یادشده درباره نیاکان رضاشاه، قابل بررسی و در عین حال بسیار محتمل است. اما اینکه همین رمضان به علت اینکه در منطقه لرستان به لرها، فیلی ( فهلو، فهلی، فهلوی ) می گفتند، ایشان هم در الاشت خود را پاهلون و پهلون به معنای پهله ای معرفی کرد و بدین گونه ایل پاهلونی یا پالانی را بنیاد نهاد، مورد تردید است و جای بحث دارد. زیرا دست کم اگر روایت بهار درست باشد که نام پالانی در تاریخ خانی آمده است، آنگاه روشن می شود که پیشینه کلمه پالانی در ناحیه مازندران و گیلان نزدیک به 220 سال پیشتر از زمانی می رسد که ادعا می شود رمضان اقامت خود را در الاشت آغاز کرده بود. بدین ترتیب، باب تحقیق در این باره همچنان باز است، اگرچه آنچه مهم است نه تبار رضاشاه، که کارنامه خود او و جایگاهش در سیر تحولات تاریخ و جامعه ایران است.
برگرفته از وبلاگ ایشتار 2/نوشته شده توسط: ری بین ( مهدی )
نوشته شده در پنجشنبه چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 22 توسط رامین یوسفی |
"تبار لری پهلوی ها - از الشتر تا آلاشت، ( تبار رضا شاه پهلوی ) "
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/873
#آلاشت
📩حمید ١٩:٤٧ - ١٤٠١/١٢/٢٧
مردم آلاشت مازندرانی هستند و ارتباطی با لرها ندارند. هیچ یک از طوایف منطقه آلاشت لر یا کرد یا لک نیستند و طوایف لر و لک و کرد مازندران با نام خواجوند شناخته میشوندکه زمان نادرشاه افشار و محمدخان قاجار
به منطقه غرب مازندران کوچانده شدند و نام طوایف و تاریخچه ورودشان مشخص هست و امروزه در برخی روستاهای کلاردشت و کجور سکونت دارند و به گویش خواجوندی صحبت میکنند که گویشی از زبان لکی هست و یک طایفه عبدالملکی نیز از شیراز به کجور کوچانده شدند و سپس از منطقه کجور به زاغمرز در بهشهر کوچانده شد که به گویش عبدالملکی که گویشی از زبان لکی هست صحبت میکنند و عبدالملکی ها در اصل ترک افشار بودند که در اثر مهاجرت های مختلف زبانشان لکی شد و در بینشان تیره های قشقایی و عرب خمسه و لک و کرد و فارس هم وجود دارد. دو طایفه لر به نام سیلاخور و هداوند در مازندران سکونت دارند که زمان نادرشاه افشار و محمد خان قاجار به مازندران آمدند و جمعیت کمی دارند و مانند بقیه به زبان لکی صحبت میکنند و جمعیتشان از خواجوندها و عبدالملکی ها بسیار کمتر هست.
https://abadis. ir/fatofa/الاشت/
🏠رصدخانه آلاشت مازندران
از جاهای دیدنی شهر الاشت سواد کوه می توان به رصدخانه آن اشاره کرد. این رصدخانه، رصدخانه آیت الله صلاحی مازندرانی نام دارد و در ارتفاع 1815 متری از سطح دریا ساخته شده است. این رصد خانه لقب مرتفع ترین رصدخانه در کل ایران را به خود اخصاص داده است. امکانات و تجهیزات متفاوتی همچون یک تلسکوپ شش اینچی و ترازوی نجومی درآن وجود دارد.
📜تاریخچه
عملیات ساختمانی مجموعه این رصدخانه که نخستین محصول مشترک شرکت اخترنمای شیراز و شرکت صنایع اپتیک اصفهان موسوم به صاایران می باشد. در سال ۱۳۸۵ و به همت شهرداری شهر آلاشت آغاز شد، در ۱۶ فروردین ۱۳۸۶ گنبد آن نصب و در ۱۶ اردیبهشت همین سال به مرحله افتتاح رسید.
🕌مقبره دخترپاک
از دیگر ساختمان های خاص و جذابی که می توان در این منطقه مشاهده کرد مقبره دختر پاک است. در زمان ساسانیان دو خواهر زندگی می کردند که مقام بالایی داشته اند. یکی از خواهران در شهر الاشت مازندان دفن شده است. فقط خانم ها می توانند به این مقبره وارد شوند. برخی بومیان اعتقاد دارند اگر یک مرد وارد مقبره شود مار او را نیش خواهد زد.
🖊بازنگری و بازنشر و گردآورنده: محسن داداش پور باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۳۰۰۹۴۶
📚منابع
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰ - ۵ - ۹۱۱۳۱ - ۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum ( کمک ) .
مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
�روزنامهٔ شرق�. بایگانی شده از اصلی در ۵ ژانویه ۲۰۰۸. دریافت شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.
�درگاه ملی آمار�. بایگانی شده از اصلی در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹. دریافت شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
BORJIAN, HABIB ( 2004 ) . "Mazandaran: Language and People ( The State of Research ) ". Yerevan State University ( به انگلیسی ) : 289. doi:10. 1163/1573384043076045.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۳۷.
کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی
هدایتی، هادی ( ۱۳۸۴ ) . تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
#الاشت
All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo ( 11. 13. 3 )
بارتلد، واسیلی ( ۱۳۰۸ ) . تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
ایران باستان مادها و آمردها. کاروند کسروی، مجموعه مقاله ها و رساله های احمد کسروی، به کوشش یحیی ذکا
مینوی، مجتبی ( ۱۳۴۲ ) . مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری[پیوند مرده]
سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.
"آلاشت - ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa. wikipedia. org/wiki/آلاشت
https://eitaa. com/edmolavand/22028
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.
📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.
🔴 به منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
https://mohsendadashpourbaker2012. blogfa. com/post/873
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
🖊#آلاشت در ارتفاع ۱۹۰۰ متری سطح دریا قرار گرفته است، دامنهٔ دمای این شهر بین ۷٫۵ تا ۱۰ درجهٔ سانتی گراد و میانگین بارندگی سالانهٔ آن بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلی لیتر است. آلاشت دارای حیات وحش حفاظت شده است که می تواند درختان سیاه ریشه مانند گردو، فندوق و گیلاس را در خود پرورش دهد.
... [مشاهده متن کامل]
در ورودی آلاشت یک دوراهی وجود دارد که یکی از آن ها به امام زاده حسن یا به قول محلی ها �سرکوه� و دیگری به داخل شهر و روستاهای �سوادرودبار� و �هلی چال� و �چرات� و … می رسد. روستای سوادرودبار یا در زبان محلی ساتروآر از دو قسمت پایین محله و بالا محله تشکیل شده است که شغل مردم آن دام پروری است و درگذشته به کشت گندم نیز می پرداختند ولی امروزه سیب زمینی و چغدر کشت اصلی آن است.
📌محله قدیمی آلاشت در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط وزارت فرهنگ و هنر به دلیل داشتن شاخصه های معماری بومی و ارزشمند با شماره ثبت ۸۶۷ ثبت ملی شد.
کوچه های تنگ و باریک با مصالح بومی، سقف های تخته پوش، جداره های ارزشمند همه و همه نشانی از اصالت این بافت تاریخی می باشد، بافت قدیمی و کوچه های شهر مقیاسی انسانی داشته و دارای ارزش تاریخی می باشد.
در ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۸۸، ۵۷ هکتار از محدوده بافت تاریخی آلاشت توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی به وزیر وقت کشور به همراه ضوابط عمومی حفظ بافت ابلاغ گردید، بافت قدیمی، ملی و ارزشمند آلاشت بار دیگر در مهرماه سال ۱۳۹۳، به همراه ۱۶۷ محدوده بافت تاریخی با سیزده رویکرد عمومی برای حفاظت از آن ها توسط شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری ابلاغ گردید.
📒لغت نامه دهخدا
( آلاشت ) آلاشت. ( اِخ ) نام خُرّه ای در ناحیه ولوپی بسوادکوه مازندران. || نام قریه بزرگ این خُرّه. الاشت. [ اَ ] ( اِخ ) از بلوک لوپی است واقع در دره سوادکوه. ( سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 42 ) .
📗فرهنگ فارسی
( آلاشت ) نام خره در ناحیه ولوپی بسواد کوه مازندران
📚وجه تسمیه شهر الاشت
عموم افراد این شهر را با تلفظ سه کلمه مختلف ألاشت، إلاشت، آلاشت بیان می کنند. و هرسه املای آن هم اکنون از زبان افراد مختلف تلفظ میشود. اهالی این شهر با گویش محلی إلاشت بیان میکنند، پس حتما باید آن را پذیرفت زیرا این اسم خواست است. اما بر اساس تحقیقات کاملی که انجام شده معانی مختلفی جمع آوری شده است. که به آن می پردازیم.
ألاشت
أل=درختی است کوهپایه ای که در این منطقه یافت میشود . پس می توان آن را به مکان درخت أل معنی کرد.
ألاشت
به معنی آشیانه عقاب : آل شت. أل = عقاب و أشته = آشیانه عقاب اما با همان تلفظ ألاشت. لازم به ذکر است که مردم الاشت به عقاب ( اله ) هم میگویند. در زبان سانسکریت ( هشت ) را است تلفظ میکنند ( أشت ) تلفظ می کنند . پس بنا بر این تحقیقات أل أشت یا أل هشت یعنی جایی که محل زندگی عقاب است . و ناگفته نماند که همچنان عقاب در الاشت فراوان است.
ایل دشت
این واژه را ابتدا مرحوم اشرفعلی رستمی الاشتی معلم نگارش و فرهنگ دوست و مردم دوست الاشت که ساعتی کرد آن را مکتوب و گرد آوری کند نوشته است. و کتابهای دیگری نیز مانند کتاب الاشت زادگاه رضا شاه پهلوی، نوشته هوشنگ پور کریم نیز از آن استفاده کردند. اکبر اکبری الاشتی معلم بازنشسته کوچ قسمتی از الاشتی ها را از منطقه ایل دشت ترکستان می داند و می گوید این موضوع را از پدران خود شنیده است.
إلاشت یا هاست
چون الاشت بین یال و دره قرار گرفته به آن ( هل شت ) یا ( هر شت ) نام گذاری شده. در زبان مازندران هل یا هر به معنای آویخته یا آویزان است. ( هل ته تو ) به معنی چیزی که آویزان است و در حال تاب خوردن است.
آلاشت
آله و آل در فرهنگها به معنی سرخ نمیرنگ یا ( آلگونه ) ضبط شده است که به نظر دکتر ایرج ملکی تقصیر درستی از چشم انداز این منطقه و برگهای ( آلگونه ) خزانی است.
🕹در مازندران محدوده بافت تاریخی ۶ شهر از جمله شهرهای بابل، قائمشهر، بابلسر، ساری، آمل و آلاشت در میان ۱۶۸ بافت ارزشمند کشور به شهرداری ها و استانداری ابلاغ گردید، وسعت محدوده بافت تاریخی آلاشت نسبت به کل شهر در مقایسه با پنج شهر دیگر به مراتب بیشتر و نزدیک به ۷۰٪ از بافت شهر بوده، همچنین محدوده بافت تاریخی الاشت به دلیل ثبت ملی شدن تنها محدوده بافت تاریخی ثبت شده در میراث کشور می باشد.
آلاشت به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، کمتر مورد توجه فاتحین ایران بوده است. خانه ای که رضاشاه در آن به دنیا آمد، در حال حاضر موزه مردم شناسی است. این بنا با قدمت ۲۰۰ ساله در دهه ۸۰ از کتابخانه به موزه مردم شناسی تغییر کاربری شد و عموم مردم برای بازدید از آن اقدام می نمایند.
علاوه بر موزهٔ مردم شناسی، مسجد امام حسین توسط حسین لرزاده معمار نام آشنا دوره پهلوی دوم نیز نزد مردم از اهمیت خاصی برخوردار است این مسجد در سال ۱۳۵۲ به دستور محمدرضاشاه، پادشاه وقت ایران ساخته شد.
📘سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵
مسجد امام حسین با معماری منحصربه فرد، طاق نماهای جناغی، پلان درون گرا و کشیدگی باسیلیکایی و گنبد ۱۲ وجهی رک یکی از زیباترین مساجد شمال ایران بوده که با مصالح مختص به اقلیم سرد و کوهستانی ( عمدتاً سنگ ) چشم هر بیننده ای را به خود جذب می نماید.
جز این دو ساختمان، ساختمان خاص دیگری در جنوب شرقی آلاشت و در جوار روستای گلیان به نام دختر پاک وجود دارد، این ساختمان مقبره یک دختر معصوم بوده که از زمان های قدیم معتقد بوده اند تنها زنان می توانند از این آرامگاه بازدید نمایند و مردان حق ندارند وارد این مزار شوند، طبق مستندات و مطالعات انجام شده این مقبره از قبل معبد آناهیتا ( الهه آب ) بوده است و سه مشخصه معابد آناهیتا ( بالای تپه بودن، نزدیک رودخانه بودن و پلان مربع مستطیل ) را داراست.
یکی از بزرگ ترین سرمایه های معنوی آلاشت، بانوان هنرمندش هستند، از زمان های قدیمی زنان دوش به دوش مردان علاوه بر کار خانه با هنر دستان خود نیز به اقتصاد خانواده کمک می کرده اند، بزرگ ترین هنر صنایع دستی در این منطقه یقیناً جاجیم بافی است که دارای شهرت جهانی و در گذشته تولیدات مردم منطقه اعم از خصوصی یا کارگاه صنایع دستی که وابسته به سازمان صنایع دستی بوده علاوه بر استان های مختلف کشور به کشورهای دیگر نیز صادر می شد.
جاجیم این منطقه در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ به نام آلاشت ثبت ملی شد و نشان جغرافیایی ملی دریافت کرد.
🌿مردم آلاشت از قومیت طبری هستند.
📗نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
طایفه سوادکوهی یکی از طوایف بزرگ قوم طبری می باشد. طایفه سوادکوهی آلاشت به تیره های پهلوان، رحمانی، جمشیدی، جورسری، رستم پور، رشیدی، گیلک، شهابیان، یوسف پور، قلی پور، ناصحی، ملا، امینی، عرب، احمدی، احمدیان، دله و باقری و. . . تقسیم می شوند.
📒نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.
⬛اقوام مختلف ساکنین در شهر آلاشت:
🌿قوم اوج یا جوسری در شهر آلاشت
در شهر آلاشت به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و آب فراوان روخانه ( روآر ) و قرار داشتن در میان یک سلسله کوه و از جهت دمای هوا نسبت به مناطق مسکونی سوادکوه نسبتا گرمتر است، به هنگام هجوم دشمن، مأمن مناسبی جهت زیست و دفاع بوده است. در همین حال هر گاه به دلایل طبیعی همچون بیماری ها، وبا، طاعون، زلزله که در گذشته موجب انهدام جماعت های انسانی بودند. این مکان از ساکنان تهی می شد و در زمانی دیگر دوباره به دلایل گفته شده محل زندگی و پناه مردم می باشد.
بر اساس شواهد موجود و بخصوص قبر متعلق به چندین هزار سال پیش می باشد، این منطقه نشانه هایی از زندگی جمعی از دوره مهر پرستی دارد ، زیرا تمامی گور های قدیمی به طرف مشرق و در جهت طلوع خورشید قرار گرفته است و کاملا متفاوت با وضعیت قبر هایی است که متعلق به مسلمانان است. مردم از درون گورها زیورآلات، کوزه با نقش های ظریف و زیبا یافته اند.
بومیان شهر آلاشت در قسمت پایین شهر آلاشت که اکنون دی ین نامیده شده است زندگی می کردند. اوجی ها در اواخر دوره مغول یا در اوایل دوره ی تیموری وارد سوادکوه و پس از آن تعدادی از آنهانیز وارد آلاشت شدند و با بومیان زندگی مسالمت آمیزی را آغاز کردند.
🌿قوم اوج یا جوسری
در همین هنگام کاشی ها نیز در روستای همجوار زندگی می کردند. دقیقاً معلوم نیست چه مدت پس از ورود آنها به شهر آلاشت، بیماری وبا در منطقه شایع شد و ساکنان شهر آلاشتمتواری شدند و بسیاری نیز از بین رفتند. پس از وقوع وبا اوجی ها تعدادی به سنگرج، تعدادی به نقاط نامعلوم و تعدادی نیز پس از پایان تراژدی به شهر آلاشت باز گشتند. اما از ساکنان بومی که قبل از آنان در آنجا زندگی می کردند دیگر خبری نبود و اینکه زنده ها، برای نجات جانشان به نقطه ای نامعلوم نقل مکان کرده بودند و دیگر یارا ها بازگشت نکردند.
اما اینکه زبان و فرهنگ همه افرادی که اکنون در شهر آلاشت و دیگر مناطق سوادکوه زندگی می کنندتبری است، گواه آن است که بومیان این منطقه چه از نظر تعداد و چه از نظر فرهنگی غالب بوده اند و می بایست قبل از فاجعه وبا مدتی طولانی با هم زندگی می کردند تا فرهنگ و زبان خود را جایگزین تازه واردان کنند. به طوری که اکنون تقریباً تمامی مردم منطقه از اصل و نژاد خود اطلاعات کافی ندارند و خود را بومی منطقه می دانند.
#آلاشت #اقوام #طوایف
🌿قوم کاشی ها در شهر آلاشت
به روایت های مختلفی از طوایف قدیمی شهر آلاشت هستند. مقر اصلی آنها روستای گلیون است. آن ها تصویرشان بر این است که کاشانی هستند و خود را کاشی می دانند. بعد از چند صد سال سکونت در منطقه و آمیزش با فرهنگ بومی امروزه تنها نشان از موطن اولیه آنها نام کاشی است.
در دوران اولیه تاریخ ایران، مهمترین قومی که در پهنه فلات ظهور کرد، ( قوم کاس بود که خود با دوشاخه کاس پی یا کاس سی تقسیم می شد ) . که در کناره های دریای خزر می زیستند. کلمه سی در زبان گیلکی ( و هنوز در زبان تبری ) معنی تیپه و کوه بلند را دارد و کلمه پی یا بی معنی رود و آب را دارد.
خانواده حیدری که از گلیون به شهر آلاشت آمده اند از اقوام کاشی هستند، همینطور اهالی روستا گلیون همگی کاشی می باشند.
منطقه آلاشت
🌿قوم گیلکها ( گلک خل ) در شهر آلاشت
حکومت آل زیار به یاری دیلمیان در سال ۳۱۶ هجری قمری حکومت طبرستان و گرگان را به دست گرفت و حکومت آل زیار را تأسیس کرد. یکی از مناطقی که تخت سلطه آنها بود منطقه سوادکوه بوده است و شخصا گلیون ( گیلیان ) که به معنی مکان گیلی هاست از نام آنها گرفته شده است و پس از قرن ها هنوز جای اینان در منطقه ولوپی سوادکوه وجود دارد. گیلک ها نیز از آل زیار می باشند ، ضمن اینکه بعد از شکست آل زیار آن ها همچنان در شهر آلاشت پا برجا می باشند. در الاشت به آنها گیلک یا به لفظ الاشتی ها گلک گفته میشود. و حدس زده می شود که پس از اوجها و کاشیها از قدیمی ترین اقوام در این منطقه هستند.
🌿جمشیدی ها ( جمشی خل ) در شهر آلاشت
بر اساس سندی مغشوش اینان خود را اهل نون نعل ناندل کنونی و یا لاریجان می دانند. با مسافرت به آمل و مذاکره با آقای دکتر ایرج ملکی وی نونعلی بودن جمشیدی ها را رد کرد. جمشیدی ها در مناطق مختلف ایران سکنی دارند مانند سربند اراک، الیگودرز لرستان که از کوهرنگ بختیاری کوچیدند و اصفهان و خراسان پایگاه اصلیشان بوده است.
🌿عربها در آلاشت
اولین حمله عرب ها به تبرستان به هنگام خلافت خلیفه اول عمر نهاده شد. شرح آن در کتاب رضا شاه از الشتر تا آلاشت به طور کامل آمده است. خوانندگان را به رجوع به آن کتاب دعوت می کنیم. تنها باید این نکته را بازگو کنیم که عرب های ساکن آلاشت در دوره های مختلف وارد آلاشت شدند. یک تیره از عرب های مقیم لفور ییلاقشان روستای سرین سه کیلومتری آلاشت بوده است. آنها با آلاشتی ها وصلت کردند. فردی به نام ارباب مقیم آلاشت شد و بعداً نام خانوادگی بهاری را برای خود انتخاب کرد.
به روایت عامه، ملاخلی ها نیز از تبار عرب هستند زیرا در قدیم ملاخل یا ملاخیل را ابوخل یا ابوخیل می خواندند و جد آنها را ابومحمد می نامیدند.
🌿قره قانی ها ( قراقونی ) در آلاشت
قره قانی یا قراقانی به لفظ آلاشتی ها قراقونی از ایل قشقایی فارس هستند. تحقیقات کامل نگارنده در مورد این قوم در کتاب رضاشاه از الشتر تا آلاشت آمده است. و به خاطر عدم تکرار از آوردن آن در این کتاب بازگو نکرده ایم. اما تنها باید این نکته را گفت که قراقانی های آلاشت معتقدند که دو برادر به نام های مهدی و نورالله به خاطر حمایت های مردم آن سامانه به لطف علی خان زند و در نتیجه شکست او و همچنین منهزم شدن سپاه عشایری، بالا جبار و برای نجات جان خود به مازندران کوچیدند و ابتدا در روستای چرات سکنی گزیدند و سپس به آلاشت و لرزنه نقل مکان کردند.
🌿سیاهپوش ها در آلاشت
تعدادشان در الاشت بسیار اندک است. زیرا از زمان ظاهرا ناصرالدین شاه به این منطقه آمده اند دو برادر به نامهای ابراهیم و جعفر از دامغان به آلاشت به عنوان دست فروش آمده اند. و در همین جا ماندگار شدند و با آلاشتی ها وصلت کردند. بر اساس تحقیقات انجام شده سیاه پوشان خود را از اجداد اسرای روم در دوران شاپور اول ساسانی می دانند. اکنون بسیاری از اینان در منطقه دزول و شوشتر با همین نام سیاه پوش سکنی دارند. ناگفته نماند در دوران پس از صفوی در جابجایی های قومی اینان نیز به مناطق مختلف ایران کوچیده اند.
🌿دائو ها در آلاشت
به نظر می رسد تنها تبری های آلاشت که به تاریخ دیوها و فرهنگ مهرپرستی می رسند همین دائوها هستند. دائوهای آلاشت در زمانی نه چندان دور احتمالاً پس از دوران آقا محمد خان قاجار تعدادی از آنها به آلاشت آمده اند. اکنون نیز بستگان آنها در زیرآب و کسلیان وجود دارند.
🌿پاهلون ( پاهلونی خل ) در آلاشت
واژه پاهلون در دوران حاضر با تعبیرها و تفسیرهای گوناگونی مواجه شده است. مثلاً ملک الشعرا بهار این واژه را پالانی نوشته است. و برخی از نویسندگان خارجی و ایرانی نیز پاهلون را برابر پالان که مورد استفاده برای اسب و الاغ است دانسته اند و در نتیجه پالانی را خرکچی معنی کرده اند. بدیهی است کلیه نظریات فوق فاقد جنبه های تحقیقی بوده و بیشتر هاکی از نوعی برخورد عوامانه با واژه مذکور است.
#آلاشت
واژه پهلون و یا پاهلون از دو قسمت پهل یا پهله با تلفظ آلاشتی ها پاهل به علاوه ون که پسوند نسبت می شود تشکیل شده است. بر این اساس پهلون و یا پاهلون یعنی پهله ای یا اهل پهله. تاریخ نویسان سرزمین پهله را شهرهای ما سبذان یا پشتکوه در زمان قدیم مرکز آن شهری به نام شیروان بود. همدان، ماه البصره یا نهاوند کنونی، ماه الکوفه یا شهرستان دینور میان آذربایجان و همدان فرمسین یا فرماسین یا کرمانشاه کنونی منطقه و دره باستانی سیمره می باشد که بزرگترین محل سکونت قوم لک بوده است، می دانند. اکنون نیز الشتر و دلفان یا نورآباد به طور عمده لک نشین هستند. منطقه سیمره نیز از استان همدان و استان ایلام کنونی را در بر می گیرد.
اقوام پهلون در ادامه …
برخی از دانشمندان و صاحب نظران اعتقاد دارند که کاسی ها نیاکان لکها و لرها می باشند و حسن پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان می نویسد که کاسی ها بعدها به جنوب بین خوزستان و کردستان رفته اند. در برخی منابع گفته شده قوم اوج نیز به کاسی ها نسبت داده شده اند. کهن ترین اشاره به ساکنان سرزمین فعلی لرستان در اثری به نام کتابخانه تاریخی تالیف دیو دوروس مورخ یونانی و سیسیلی الاصل که در اواخر سده قبل از میلاد می زیستند، در کتاب خود آورده است، قومی به نام کوسایو یا به زبان دقیقتر کاسی ها در کوه های شمالی سوزیانا یا خوزستان، معادل سرزمین کنونی لرستان سکونت دارند.
استرابون جغرافی دان یونانی و مولف کتاب جغرافیا که احتمالاً متولد سال ۶۳ قبل از میلاد است به همین قوم و به همین اسم و در همین محل اشاره می کند. پذیرفتنی است که بگوییم قدیمی ترین کسانی هستند که تاریخ نویسان سکونت آنان را در سرزمین کنونی لرستان ثبت کردند. در فصلنامه لرستان پژوهی آمده است که تردیدی نیست مناطق کنونی خاوه یادلفان و الشتر قوم کاز یا کاسپی ها و یا کاس کاسی ها از قدیمی ترین ساکنان دریای خزر پیش از مهاجرت آریاییان از خاور ایران به منطقه بوده اند.
رضاشاه پهلوی نیز یکی از کسانی است که در پی نیل به سلطنت، اشتهار سلاطین را کسب کرد اما ریشه و تبارش نه تنها از درخشندگی ویژه ای بهره نداشت، بلکه اصولاً مبهم و ناشناخته ماند. رضاشاه در آلاشت مازندران متولد شد و معمولاً عضو ایل پالانی معرفی می شد. محمدتقی بهار در تاریخ احزاب سیاسی نوشت : � نام این طایفه در تاریخ خانی طبع پتروگراد برده شده است و تا جایی که به یاد دارم غیر از آن تاریخ که وقایع حکام گیلان و لاهیجان و ظهور شاه اسماعیل و حالات خان احمد گیلانی را می نویسد نامی از این طایفه در تاریخ دیگر برده نشده است. � ظاهراً تاریخ خانی در 922هـ . ق نوشته شده و شرح حوادث سالهای 880 تا 920هـ . ق ناحیه گیلان و لاهیجان، یعنی دو دهه نخستین دوره صفویه و دو دهه پیش از تأسیس آن سلسله را در بردارد.
در کتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبی عنوان شده است که دو نکته از آن قابل تأمل است. یکی اینکه نیاکان رضاشاه از الوار لرستان بودند و دیگر اینکه همین الوار، به وجودآورندگان ایل پالانی نیز بوده اند. درباره نیاکان لُر رضاشاه این گونه گفته شده است که در زمان هجوم افغانها در اواخر دوره صفویه ( 1148 - 1135 ) ، طوایف لر همانند بسیاری دیگر از ایلات ایران، نادر را در سرکوبی افغانها یاری می دادند. طایفه حسنوند که یکی از طوایف لک محسوب می شد، نیز در این جنگها شرکت داشتند. یکی از افراد طایفه حسنوند به نام � رمضان� در جریان جنگهای نواحی شمالی کشور، از لشکریان جدا گشته، راه را گم کرده و سرانجام در ناحیه آلاشت اقامت گزید. رمضان با یکی از دختران طایفه اوجی ازدواج کرد و برای همیشه در آن دیار ماندگار گردید و رضاشاه از نواده های ایشان است.
روایت یادشده درباره نیاکان رضاشاه، قابل بررسی و در عین حال بسیار محتمل است. اما اینکه همین رمضان به علت اینکه در منطقه لرستان به لرها، فیلی ( فهلو، فهلی، فهلوی ) می گفتند، ایشان هم در الاشت خود را پاهلون و پهلون به معنای پهله ای معرفی کرد و بدین گونه ایل پاهلونی یا پالانی را بنیاد نهاد، مورد تردید است و جای بحث دارد. زیرا دست کم اگر روایت بهار درست باشد که نام پالانی در تاریخ خانی آمده است، آنگاه روشن می شود که پیشینه کلمه پالانی در ناحیه مازندران و گیلان نزدیک به 220 سال پیشتر از زمانی می رسد که ادعا می شود رمضان اقامت خود را در الاشت آغاز کرده بود. بدین ترتیب، باب تحقیق در این باره همچنان باز است، اگرچه آنچه مهم است نه تبار رضاشاه، که کارنامه خود او و جایگاهش در سیر تحولات تاریخ و جامعه ایران است.
برگرفته از وبلاگ ایشتار 2/نوشته شده توسط: ری بین ( مهدی )
نوشته شده در پنجشنبه چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 22 توسط رامین یوسفی |
"تبار لری پهلوی ها - از الشتر تا آلاشت، ( تبار رضا شاه پهلوی ) "
#آلاشت
📩حمید ١٩:٤٧ - ١٤٠١/١٢/٢٧
مردم آلاشت مازندرانی هستند و ارتباطی با لرها ندارند. هیچ یک از طوایف منطقه آلاشت لر یا کرد یا لک نیستند و طوایف لر و لک و کرد مازندران با نام خواجوند شناخته میشوندکه زمان نادرشاه افشار و محمدخان قاجار
به منطقه غرب مازندران کوچانده شدند و نام طوایف و تاریخچه ورودشان مشخص هست و امروزه در برخی روستاهای کلاردشت و کجور سکونت دارند و به گویش خواجوندی صحبت میکنند که گویشی از زبان لکی هست و یک طایفه عبدالملکی نیز از شیراز به کجور کوچانده شدند و سپس از منطقه کجور به زاغمرز در بهشهر کوچانده شد که به گویش عبدالملکی که گویشی از زبان لکی هست صحبت میکنند و عبدالملکی ها در اصل ترک افشار بودند که در اثر مهاجرت های مختلف زبانشان لکی شد و در بینشان تیره های قشقایی و عرب خمسه و لک و کرد و فارس هم وجود دارد. دو طایفه لر به نام سیلاخور و هداوند در مازندران سکونت دارند که زمان نادرشاه افشار و محمد خان قاجار به مازندران آمدند و جمعیت کمی دارند و مانند بقیه به زبان لکی صحبت میکنند و جمعیتشان از خواجوندها و عبدالملکی ها بسیار کمتر هست.
https://abadis. ir/fatofa/الاشت/
🏠رصدخانه آلاشت مازندران
از جاهای دیدنی شهر الاشت سواد کوه می توان به رصدخانه آن اشاره کرد. این رصدخانه، رصدخانه آیت الله صلاحی مازندرانی نام دارد و در ارتفاع 1815 متری از سطح دریا ساخته شده است. این رصد خانه لقب مرتفع ترین رصدخانه در کل ایران را به خود اخصاص داده است. امکانات و تجهیزات متفاوتی همچون یک تلسکوپ شش اینچی و ترازوی نجومی درآن وجود دارد.
📜تاریخچه
عملیات ساختمانی مجموعه این رصدخانه که نخستین محصول مشترک شرکت اخترنمای شیراز و شرکت صنایع اپتیک اصفهان موسوم به صاایران می باشد. در سال ۱۳۸۵ و به همت شهرداری شهر آلاشت آغاز شد، در ۱۶ فروردین ۱۳۸۶ گنبد آن نصب و در ۱۶ اردیبهشت همین سال به مرحله افتتاح رسید.
🕌مقبره دخترپاک
از دیگر ساختمان های خاص و جذابی که می توان در این منطقه مشاهده کرد مقبره دختر پاک است. در زمان ساسانیان دو خواهر زندگی می کردند که مقام بالایی داشته اند. یکی از خواهران در شهر الاشت مازندان دفن شده است. فقط خانم ها می توانند به این مقبره وارد شوند. برخی بومیان اعتقاد دارند اگر یک مرد وارد مقبره شود مار او را نیش خواهد زد.
🖊بازنگری و بازنشر و گردآورنده: محسن داداش پور باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۳۰۰۹۴۶
📚منابع
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰ - ۵ - ۹۱۱۳۱ - ۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum ( کمک ) .
مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
�روزنامهٔ شرق�. بایگانی شده از اصلی در ۵ ژانویه ۲۰۰۸. دریافت شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.
�درگاه ملی آمار�. بایگانی شده از اصلی در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹. دریافت شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.
�تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵�. مرکز آمار ایران.
نصری اشرافی، جهانگیر ( ١٣٧٧ ) . واژه نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.
BORJIAN, HABIB ( 2004 ) . "Mazandaran: Language and People ( The State of Research ) ". Yerevan State University ( به انگلیسی ) : 289. doi:10. 1163/1573384043076045.
عمادی، اسدالله ( ۱۳۷۲ ) . بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۳۷.
کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی
هدایتی، هادی ( ۱۳۸۴ ) . تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.
مارکوارت، یوزف ( ۱۳۷۳ ) . ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.
#الاشت
بارتلد، واسیلی ( ۱۳۰۸ ) . تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.
ایران باستان مادها و آمردها. کاروند کسروی، مجموعه مقاله ها و رساله های احمد کسروی، به کوشش یحیی ذکا
مینوی، مجتبی ( ۱۳۴۲ ) . مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.
پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری[پیوند مرده]
سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.
نصری اشرفی، جهانگیر ( ۱۳۹۹ ) . جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.
"آلاشت - ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa. wikipedia. org/wiki/آلاشت
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.
📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.
🔴 به منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─