طواله

لغت نامه دهخدا

( طوالة ) طوالة. [ طُ ل َ ] ( اِخ ) موضعی است. || چاهی است. ( منتهی الارب ). موضعی است ببرقان و درآن چاهی است. قال ثعلب فی قول الحطیئة :
و فی کل ممسی لیلة و معرس
خیال یوافی الرکب من ام معبد
فحیاک ودّ ما هداک لفتیة
و خوص باعلی ذی طوالة هجّد.
نصر گوید: طواله چاهی است در دیار فزارة ازآن بنی مرة و غطفان. شماخ گوید :
کلا یومی طوالةوصل اروی
ظنون ٌ آن مطّرِح الظنون.
( از معجم البلدان ).
- یوم طوالة ؛ از ایام عرب است. ( معجم البلدان ).

طوالة. [ طَوْ وا ل َ ] ( ع ص ) تأنیث طَوّال. ( معجم البلدان ).
طواله.[ طَ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان در 27هزار گزی جنوب قصبه رزن و 11 هزارگزی خاور شوسه رزن به همدان. جلگه و سردسیر و مالاریائی با 227 تن سکنه. آب آن از قنات ، محصول آنجا غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس