طواری

لغت نامه دهخدا

طواری. [ طَ ] ( ع اِ ) ج ِ طارئة، بمعنی داهیة، حادثه ، مصیبت.
- طواری شهادت ؛ اصناف و الوان آن. رجوع به شرایع کتاب الشهادات شود.

فرهنگ فارسی

جمع طارئه داهیه حادثه مصیبت

پیشنهاد کاربران

در حقوق به اموری که در آینده حادث می شوند.
جمع طاری.
جمع طاری، در حقوق به امور اتفاقی که ممکن است در رابطه با دادرسی یا در جریان آن بروز کنند گویند.

بپرس