طوائف

/tavA~ef/

لغت نامه دهخدا

طوائف. [ طَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ طائفه : سلطان به دفع جمعی از طوائف افغانیان... مشغول شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 423 ).
- طوائف ( ملوک... ) ؛ ملوک طوائف. عرب از ملوک طوائف ، اشکانیان خواهد.
- || و نیز دوره ای از تاریخ اندلس را دوره ملوک طوایف خوانند. رجوع به ملوک الطوائف شود.

فرهنگ فارسی

جمع طائفه سلطان بدفع جمعی از طوائف افغانیان مشغول شد .

پیشنهاد کاربران

طَائِفَة :
- طَائِفَة/ الجمع طائِفَات و طَوَائِف [طوف]: مؤنث ( الطَّائف ) است، گروهى از مردم، کسانیکه داراى یک عقیده و یا مذهب مى باشند، قطعه اى از چیزى.
طائفة :
- طائفة : طبقه ، صنف ، قبیله ، طبقات مختلف مردم هند ، نام گذاری ، تسمیه ، لقب یا عنوان ، طبقه بندی ، مذهب ، واحد جنس ، پول ، فرقه ، مسلک ، حزب ، دسته ، دسته مذهبی ، مکتب فلسفی ، بخش ، قسمت ، بریدن ، قسمت کردن
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس