طنین انداز
/taninandAz/
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
طنین انداز
طنین انداز
طنین انداز
طنین انداز
پیشنهاد کاربران
طنین: سهمگین ( کمی خشن ) ، زنگ دار، پرنوا
صدای طنین انداز: صدایی رسا، صدای سهمگین؛ ( فرهنگی، ادبی یا باکلاسانه: ← ) صدای زنگ دار، صدای پرنوا
صدای او طنین انداز شد: صدایش ( آوایش ) پیچید.
صدای طنین انداز یعنی صدا یا آوایی که همه به آسانی و سادگی آن را بشنوند / بر همه اثر بگذارد.
صدای طنین انداز: صدایی رسا، صدای سهمگین؛ ( فرهنگی، ادبی یا باکلاسانه: ← ) صدای زنگ دار، صدای پرنوا
صدای او طنین انداز شد: صدایش ( آوایش ) پیچید.
صدای طنین انداز یعنی صدا یا آوایی که همه به آسانی و سادگی آن را بشنوند / بر همه اثر بگذارد.
صدایی طنین انداز: یک صدای پژواک دار
صدا: دنگ ( پارسی )
آن دنگ ( بلندی ) که پژواک به همراه ( پس از خود ) خواهد داشت.
صدا: دنگ ( پارسی )
آن دنگ ( بلندی ) که پژواک به همراه ( پس از خود ) خواهد داشت.
آوا گستر
صدا انداز
ور انداز