طناجیری

لغت نامه دهخدا

طناجیری. [ طَ ] ( ص نسبی ) نسبت به طناجیر ج ِ طنجیراست. ( انساب سمعانی برگ 271 ). رجوع به طنجیر شود.

طناجیری. [ طَ ] ( اِخ ) ابوالفتح حسن بن علی بن عبداﷲبن محمدبن ثابت بن جعفربن عبدالکریم طناجیری بغدادی. شاید یکی از اجداد وی بکار ساختن طنجیر ( پاتیل ) مشغول بوده است. وی از مردم نیکوکار و دیندار بشمار میرفته است و از ابوالحسن علی بن عبدالرحمن بکای کوفی و محمدبن زیدبن مروان کوفی و محمدبن مظفر حافظ و ابوحفص بن شاهین و محمدبن نصر نجاس و ابوبکربن شاذان و جمعی ازین طبقه سماع کرده است. ابوبکر خطیب در تاریخ خودنام وی را آورده و گفته است : وی مردی متدین و پارساو ثقه و راستگو بوده و شنیدم میگفت من امالی ابن مالک قطیعی را نوشته ام ولی گم شده است و اکنون از وی چیزی در دست ندارم. ولادت وی در ذیحجه سال 350 هَ. ق. بوده و در سلخ ذیقعده سال 439 درگذشته و در مقبره باب مدفون شده است. ( از انساب سمعانی برگ 371 ب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس