طناب خوردن. [ طَ خوَرْ / خُرْ ] ( مص مرکب ) کنایه است از پیموده شدن. نورالدین ظهوری راست : بمباحث چو تخم کارد دماغ ؟سینه از آه غم طناب خورد.( از آنندراج ).