طمو

لغت نامه دهخدا

طمو. [ طُ م ُوو ] ( ع مص ) پر شدن آب دریا. ( منتهی الارب ) ( منتخب اللغات ). برتر آمدن آب دریا و چاه و جوی. ( زوزنی ). برتر آمدن آب دریا و رود. ( تاج المصادر ). برآمدن رود. ( منتخب اللغات ). برآمدن و بلند گردیدن آب. ( منتهی الارب ). || بالیدن گیاه. || بلند گردیدن همت. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

به نظر من طمویعنی انسانی که میخواهدبه کل آدم ها و دنیا برتری داشته باشد

بپرس