طمغ

لغت نامه دهخدا

طمغ. [ طَ م َ ] ( ع مص ) بسیار روان شدن خیم چشم.گویند: طمغت عینه ؛ اذا اکثر غمصها. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

بسیار روان شدن خیم چشم

پیشنهاد کاربران

بپرس