[ویکی الکتاب] معنی طُمِسَتْ: محو ونابود شد (از کلمه طمس به معنای آن که چیزی به طرف پوسیدگی و کهنه شدن دگرگونی یابد)
ریشه کلمه:
طمس (۵ بار)
«طُمِسَت» از مادّه «طمس» (بر وزن شمس) به معنای محو کردن و زائل کردن آثار چیزی است، و در اینجا ممکن است اشاره به محو نور ستارگان باشد یا متلاشی شدن آنها، ولی تفسیر اول مناسب تر است.
طمس و طموس به معنی کهنه شدن و محو شدن و نیز محو و هلاک کردن است متعدی و لازم هر دو آمده است (صحاح، قاموس، اقرب). راغب ازاله اثر به طور محو و در جوامع الجامع محو گفته است. باید دانست: ازاله اثر هم نوعی محو کردن است. . یعنی خدایا اموال آنها را محو و هلاک کن و دلهایشان را سخت گردان. چون طمس عارض بر چیز است لذا با «علی» متعدی شده گوئی روی آن قرار گرفته است. . میهمانانش را از او خواستند در نتیجه چشمانشان را محو کردیم. آیه درباره قوم لوط است که میخواستند ملکها را که به صورت جوان بودند از دست لوط بگیرند خدا چشمشان را محو کرد در جوامع الجامع فرمود: سرگردان ماندند درب خانه را نمی دیدند تا لوط از خانه بیرونشان کرد. و نیز گفته حتی شکاف چشم هم در صورتشان نماند. ولی ظاهراً فقط نابینا شدن مراد باشد. در آیه . مراد رفتن نور ستارگان است به قرینه . راجع به آیه . در «سبق» صحبت شد. * . در این آیه به اهل کتاب در صورت عدم ایمان یکی از دو عقوبت وعده شده: محو وجوه و برگردان به قفا، و مسخ شدن مانند اصحاب سبت ولی «وُجُوهاً» که نکره آمده دلیل است که عذاب شامل همه نخواهد بود اما تهدید همگانی است زیرا که مصداق وجوه معین نیست. رجوع ضمیر جمع «نَلْعَنَهُمْ»به «وُجُوه» دلیل است که مراد از وجوه اشخاص است نه فقط صورتها. و این میرساند که مراد از طمس وجوه و ردّ برادبار برگشتن صورتها به قفاها نیست. به نظر میآید: مقصود از «نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها» تغییر فطرت انسانیت و از بین بردن درک و فهم سعادت است چون بشر پیوسته به آینده و سعادت خویش متوجه است و اگر صورتش به قفا برگردد بقهقری و بدبختی میرود چنانکه آیه . دالّ بر آن است. در این صورت: عدهای از یهود به عذاب اول گرفتار شدهاند. دیگر لازم نیست بگوئیم مراد برگشتن صورت بقفا است و یا یهود در آینده یکی از طمس صورت یا مسخ را خواهند دید. یعنی: ای اهل کتاب به قرآن که کتاب شما را نیز تصدیق میکند تسلیم شوید پیش ازآن که صورتهای باطنی شما را برگردانیم و درک و فهم سعادت را از شما سلب کنیم و یا مانند اصحاب سبت مسختان کنیم و یکی از این دو حتماً خواهد شد «وَ کانَ اَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً» (استفاده از المیزان) به قول بعضی مراد محو آثار صورت از قبیل چشم و بینی و ابرو و غیره است که در صورت مثل قفا باشد. یا غرض برگشتن صورتها به پشت سر است. و یا غرض از وجوه، بزرگان و از ادبار ناتوانان است یعنی بزرگان را مبدّل بنا توانان کنیم، به قولی این امر مال آینده است و یهود پیش از قیامت یکی از طمس و مسخ را خواهد دید. ولی آنچه ما گفتیم از همه تغییر باطن و از «نَلْعَنَهُمْ» تغییر خلقت ظاهر و مسخ است و اللّه اعلم.
ریشه کلمه:
طمس (۵ بار)
«طُمِسَت» از مادّه «طمس» (بر وزن شمس) به معنای محو کردن و زائل کردن آثار چیزی است، و در اینجا ممکن است اشاره به محو نور ستارگان باشد یا متلاشی شدن آنها، ولی تفسیر اول مناسب تر است.
طمس و طموس به معنی کهنه شدن و محو شدن و نیز محو و هلاک کردن است متعدی و لازم هر دو آمده است (صحاح، قاموس، اقرب). راغب ازاله اثر به طور محو و در جوامع الجامع محو گفته است. باید دانست: ازاله اثر هم نوعی محو کردن است. . یعنی خدایا اموال آنها را محو و هلاک کن و دلهایشان را سخت گردان. چون طمس عارض بر چیز است لذا با «علی» متعدی شده گوئی روی آن قرار گرفته است. . میهمانانش را از او خواستند در نتیجه چشمانشان را محو کردیم. آیه درباره قوم لوط است که میخواستند ملکها را که به صورت جوان بودند از دست لوط بگیرند خدا چشمشان را محو کرد در جوامع الجامع فرمود: سرگردان ماندند درب خانه را نمی دیدند تا لوط از خانه بیرونشان کرد. و نیز گفته حتی شکاف چشم هم در صورتشان نماند. ولی ظاهراً فقط نابینا شدن مراد باشد. در آیه . مراد رفتن نور ستارگان است به قرینه . راجع به آیه . در «سبق» صحبت شد. * . در این آیه به اهل کتاب در صورت عدم ایمان یکی از دو عقوبت وعده شده: محو وجوه و برگردان به قفا، و مسخ شدن مانند اصحاب سبت ولی «وُجُوهاً» که نکره آمده دلیل است که عذاب شامل همه نخواهد بود اما تهدید همگانی است زیرا که مصداق وجوه معین نیست. رجوع ضمیر جمع «نَلْعَنَهُمْ»به «وُجُوه» دلیل است که مراد از وجوه اشخاص است نه فقط صورتها. و این میرساند که مراد از طمس وجوه و ردّ برادبار برگشتن صورتها به قفاها نیست. به نظر میآید: مقصود از «نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی اَدْبارِها» تغییر فطرت انسانیت و از بین بردن درک و فهم سعادت است چون بشر پیوسته به آینده و سعادت خویش متوجه است و اگر صورتش به قفا برگردد بقهقری و بدبختی میرود چنانکه آیه . دالّ بر آن است. در این صورت: عدهای از یهود به عذاب اول گرفتار شدهاند. دیگر لازم نیست بگوئیم مراد برگشتن صورت بقفا است و یا یهود در آینده یکی از طمس صورت یا مسخ را خواهند دید. یعنی: ای اهل کتاب به قرآن که کتاب شما را نیز تصدیق میکند تسلیم شوید پیش ازآن که صورتهای باطنی شما را برگردانیم و درک و فهم سعادت را از شما سلب کنیم و یا مانند اصحاب سبت مسختان کنیم و یکی از این دو حتماً خواهد شد «وَ کانَ اَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً» (استفاده از المیزان) به قول بعضی مراد محو آثار صورت از قبیل چشم و بینی و ابرو و غیره است که در صورت مثل قفا باشد. یا غرض برگشتن صورتها به پشت سر است. و یا غرض از وجوه، بزرگان و از ادبار ناتوانان است یعنی بزرگان را مبدّل بنا توانان کنیم، به قولی این امر مال آینده است و یهود پیش از قیامت یکی از طمس و مسخ را خواهد دید. ولی آنچه ما گفتیم از همه تغییر باطن و از «نَلْعَنَهُمْ» تغییر خلقت ظاهر و مسخ است و اللّه اعلم.
wikialkb: طُمِسَت