طلیس

لغت نامه دهخدا

طلیس. [ طِل ْ لی ] ( ع ص ) نابینا. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نابینا

پیشنهاد کاربران

طلیس به معنای طلسم و درمعنای دیگر پارچه ابریشمی
طلیس یعنی کور و عربی است. تلیس یعنی پارچه کنفی.
طلیسچی چون کلمه عربی با فارسی جمع نمیشود پس بی معنی است.
تلیسچی یعنی گونی فروش.
لباس سبز اشراف

بپرس