طلیاء. [ طَل ْ ] ( ع اِ ) زخمی است مانند ادرفن. || ( ص ) گر: ناقة طلیاء؛ شتر ماده قطران مالیده و گرگین. || ( اِ ) لته پاره ای که بدان شتران را مالند. طلاة. ( منتهی الارب ).