طلم
لغت نامه دهخدا
طلم. [ طَ ] ( ع مص ) الضرب ببسط الکف. با کف دست زدن. || طلم الخبزة؛ برابر و درست ساخت نان را. ( منتهی الارب ).
طلم. [ طَ ل َ ] ( ع اِ ) چرک دندان که از ناکردن مسواک گرد آید. ( منتهی الارب ). چرک دندان را گویند. ( فهرست مخزن الادویه ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید