طلقی

/talqi/

معنی انگلیسی:
talcose, talcous, micaceous

لغت نامه دهخدا

طلقی. [ طَ ] ( اِخ ) ابومحمد عبداﷲبن ابراهیم بن احمد طلقی استرابادی ، از مردم استراباد و جرجان. او در استراباد از ابوالحسن احمدبن عبداﷲ الاسترابادی سماع کرده است. ( سمعانی برگ 371 ).

فرهنگ فارسی

ابو محمد عبدالله بن ابراهیم بن احمد طلقی استرابادی از مردم استراباد و جرجان او در استراباد از ابوالحسن احمد بن عبدالله الاسترابادی سماع کرده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس