طلحی

لغت نامه دهخدا

طلحی. [ طَ حی ی ] ( ع ص نسبی ، اِ )نام قسمی کاغذ. ( ابن الندیم ). نام قسمی کاغذ در قدیم منسوب به طلحةبن طاهر دومین امیر از امرای طاهری.

طلحی. [ طَ حی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به طلحةبن عبیداﷲ مشهور. ( سمعانی ).

طلحی. [ طَ حی ی ] ( اِخ ) ابواسحاق طلحةبن عبیداﷲبن محمدبن اسماعیل بصری. ندیم موفق خلیفه عباسی. متوفی بسال 271 هَ.ق. و کتاب المتیمین و کتاب جواهر الاخبار از اوست.

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) منسوب به طلحه . ۲ - ( اسم ) قسمی کاغذ منسوب به طلحه بن طاهر دومین امیر از امرای طاهری .
منسوب به طلحه بن عبیدالله مشهور

پیشنهاد کاربران

طلحی : ابوبکر عبدالله بن یحیی بن معاویه طلحی کوفی از محدثان قرن چهارم هجری است.
وی ازجمعی کثیر از محدثان حدیث نقل می کند از جمله : ابوحصین قاضی ، ابوسعید حسن بن ولید بن مهران اصفهانی ( در کوفه ) ، محمد بن محمد بن فورک اصفهانی ، محمد بن احمد بن علی بن بشر ( معروف به ابن ابی مریم اصفهانی ) ، محمد بن علی علوی ، حسین بن جعفر قباب ، ابوصالح محمد بن غیاث بن اسحاق اصفهانی ( در کوفه در سال ۳۹۱ ه. ق. ) ، ابوعمرو عثمان بن عبدالاعلی بن عثمان بن زفر تیمی ، عبدالله بن احمد بن اسید اصفهانی ، ابراهیم بن ابی حصین ، ابویعقوب یوسف بن یحیی بن عبدالله بن یزید شیبانی ، حسن بن محمد بن حسین بن یزید بن هزاری اشعری اصفهانی معروف به : ابن بوبه ( در کوفه ) ، حسین بن محمد تیمی ، عبید بن غنام ، احمد بن حماد بن سفیان ، علی بن نمراذ اصفهانی و ابو محمد عبدالله بن زکریا بن یحیی اصفهانی تمیمی معروف به : اکفانی ( ساکن کوفه ) ،
...
[مشاهده متن کامل]

یوسف بن یعقوب واسطی ، محمد بن عبدالله حضرمی .

حافظ ابونعیم اصفهانی در کوفه به محضر او راه یافته و از او حدیث شنیده و در کتاب خود ذکر اخبار اصفهان حدود بیست حدیث از او نقل می کند.

بپرس