طلائع

لغت نامه دهخدا

طلائع. [ طَ ءِ ] ( ع اِ ) ج ِ طلیعة. ( منتهی الارب ) : و بر جمله جانب لشکر فرستاد با مقدمان هشیار با سالاران بانام تا طلائع باشند. ( تاریخ بیهقی ص 625 ). رجوع به طلیعه شود.

طلائع. [ طَ ءِ ] ( اِخ ) ابن رزیک ( 495 - 556 هَ. ق. )، ملقب به الملک الصالح ابی الغارت. وزیر عصامی و از ملوک شمرده میشود. اصل وی از شیعه امامیه عراق است و با تنگدستی به مصر درآمد و آنجا ترقی کرد به حدی که ولایت منیة بنی خصیب ( از اعمال صعید المصری ) یافت و آنگاه وی را فرصتی دست داد و به قاهره درآمد و به وزارت خلیفه الفائز بنصراﷲ رسید ( 549 هَ.ق. ) و به الملک الصالح فارس المسلمین نصیرالدین موصوف گشت. چون فائز بسال 555 هَ. ق. بمرد و عاضد ولایت یافت دخت طلائع به زنی گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آنگاه که عاضد کشتن وی را دسیستی ساخت تا ازتحکم او برهد. طلائع مردی شجاع و باتدبیر و محتاط و بخشنده و صادق العزیمه و ادب شناس و شاعر بود. او را دیوان شعر و نیز کتابی بنام «الاعتماد فی الرد علی اهل العناد» است. اوقاف نیکو وقف کرد و جامعی نیز به باب زویله بیرون قاهره برپا ساخت و در غزو با فرنگ به دریا و خشکی دست بازنداشت. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 449 ).

فرهنگ فارسی

ابن رزیک ملقب به ملک صالح ومکنی به ابو الغارات وزیر عصامی و در ردیف ملوک بشمار میرفته ( و. ۴۹۵ - مقت. ۵۵۶ ه.ق . ). اصل وی از شیعه امامیه عراق است . با تنگدستی بمصر در آمد و بدانجا ترقی کرد بحدی که حکومت منیه بنی خصیب ( از اعمال صعید مصر ) را یافت و پس بقاهره رفت و بوزارت خلیفه فائر بنصرالله رسید ( ۵۴۹ ) بعنوان الملک الصالح فارس المسلمین نصیر الدین مو صوف گشت . چون فائز در سال ۵۵۵ در گذشت و عاضد ولایت یافت دختر طلائع را بزنی گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آنگاه که عاضد برای کشتن وی دسیسه ای کرد تا از تحکم او برهد . طلائع مردی دلیر و مدبر و محتاط و بخشنده و ادب شناس و شاعر بود اوراست : دیوان شعر و کتابی بنام [ الاعتماد فی الرد علی اهل العناد ] ( لغ. )
۱ - جمع طلیعه . ۲ - واحدی نظامی که در پیشاپیش عمده قوی حرکت کند پیشرو لشکر جلو دار طلایه .
جمع طلیعه

پیشنهاد کاربران

بپرس