طفیلی کردن یاشدن

مترادف ها

sponge (فعل)
جذب کردن، انگل شدن، طفیلی کردن یاشدن، با اسفنج پاک کردن یا تر کردن

فارسی به عربی

اسفنج

پیشنهاد کاربران

آویزان کسی شدن: [عامیانه، کنایه ] طفیلی کسی شدن.
=inflict yourself/somebody on somebody
to visit or be with someone when they do not want you – used humorously
نیزه شدن ؛ سربار وطفیلی دیگری شدن. به پرروئی از دیگران چیزی ستدن.

بپرس