طفاوه
لغت نامه دهخدا
طفاوة. [ طُ وَ ] ( اِخ ) نام قبیله ای است از قیس غیلان و هو منبه بن اعصربن سعدبن قیس غیلان. ( منتهی الارب ). طایفه ای از قیس غیلان. ( عیون الاخبار ج 3 ص 206 حاشیه ). || موضعی است به بصره و بنام قبیله ای که بدانجا فرودآمدند نامیده شده است. ( عیون الاخبار ج 3 ص 206 حاشیه ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. کف روی آب یا دیگ.
۳. پاره ای از چیزی.
۴. دایرۀ گرد ماه یا خورشید، هاله.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید