طغاخان

لغت نامه دهخدا

طغاخان. [ طُ ] ( اِخ ) ( ... مرغینان ) پدرزن پیغوملک والی مرغینان و کاشان از بلاد مشهور فرغانه. وی در مدح طغاخان پدرزن خویش قصیده ای دارد که در لباب الالباب عوفی ج 1 ( باب پنجم ) چند بیتی از آن درج و مصدَّر بدین بیت است :
فرمان نافذ او بر حکمها دلیل
دست تصرف او بر ملکها دراز.
( لباب الالباب ج 1 ص 55 ).

طغاخان. [ طُ ] ( اِخ ) یکی از امراء ترکستان به روزگارمحمود غزنوی. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 85 ). در تعلیقات آخر تاریخ بیهقی چ فیاض ص 695 آمده است : این شخص برادر علی تگین است که در ص 526 [ در چ ادیب ص 536 ] طغان با نون آمده است. حذف نون آخر در مورد بعضی اسمهای ترکی در سکه ها دیده میشود، مثل یغان که در سکه ها یغاست. ( ترکستان بارتلد ص 284 ). رجوع به تعلیقات بر تاریخ بیهقی چ فیاض ص 695 و رجوع به طغان بن علی شود.

طغاخان. [ طُ ] ( اِخ ) نام یکی از امراء و فرماندهان لشکر هنددر عصر محمود نبیره فیروزشاه از سلسله تغلقیه. ( طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 269 ). وی با امیر تیمور گورکان مصاف داد و در آن مصاف میسره لشکر هند با طغاخان و میر علی موجه ای بود و پس از مقابله دو لشکر امیرزاده پیرمحمد از برانغار لشکر تیموری بر جرانغار مخالفان تاخته شمشیر به فیل سواری طغای خان رسانید، و وی را که در برابرش بود منهزم گردانید، تقریباً در حدود سال 795 هَ. ق. ( حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 154 ).

فرهنگ فارسی

نام یکی از امرائ و فرماندهان لشکر هند در عصر محمود نبیره فیروز شاه از سلسله تغلقیه که با امیر تیمور گورکان مصاف داد و در آن مصاف میسره لشکر هند با طغاخان و میر علی موجه بوده و پس از مقابله دو لشکر امیرزاده پیر محمد از برانغار لشکر تیموری بر جرانغار مخالفان تاخته شمشیر به فیل سواری طغای خان رسانید و ویرا که در برابرش بود منهزم گردانید .

پیشنهاد کاربران

بپرس