طشک

لغت نامه دهخدا

طشک. [ طَ ] ( اِخ ) نام دهی است از توابع آباده و دو فرسخ کمتر در مغربی آباده است. ( فارسنامه ناصری ). دهی است از دهستان آباده طشک بخش نی ریز شهرستان فسا در 128هزارگزی شمال باختری نیریز. جلگه و گرمسیر و مالاریائی با 296 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و پنبه و تریاک است. شغل اهالی زراعت و قالی بافی و راه آن فرعی است ولی در زمستان بعلت طغیان دریاچه بختگان عبور غیرمقدور است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

نام دهیست از توابع آباده و دو فرسخی کمتر در مغربی آباده است .

دانشنامه آزاد فارسی

طَشْک
طَشْک
دریاچۀ فصلی در استان فارس، غرب شهرستان نی ریز. این دریاچه در ۵ کیلومتری جنوب آباده طشک و ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی ارسنجان قرار دارد. طول آن ۴۵ کیلومتر، مساحتش ۴۴۰ کیلومتر مربع، و ارتفاع سطح آب آن ۱,۵۵۸ متر است. آب این دریاچه بسیار شور است و در تابستان ها سطح آن را پوسته ای از نمک می پوشاند. در بارندگی های فوق العاده، از گوشۀ جنوب غربی به دریاچۀ بختگان متصل می شود و دریاچۀ پهناوری را تشکیل می دهد. جزایر کوچکی به نام نرگس و گنبان در این دریاچه دیده می شود که دریاچۀ نرگس نام دارد.

پیشنهاد کاربران

چون این نام عربی نیست پس نباید با ط نوشته شود.
تشک درست است.
طشک . . . شاید به مرور زمان در گویش محلی طشک به یادگار مانده چون طشک به معنای تقریبا بستر ولی به نظر شخص من طشت اسم اصل باشد . چون طشت به گویش لری فارسی به معنای گودی وفضای خالی میباشد ودریاچه طشک تقریبا
...
[مشاهده متن کامل]
اطرافش وکوه احاطه کرده و وقتی از بلندای به دریاچه نگاه میکنی شبیه طشت آب میماند از هر طرف به سمت در یاچه شیب دار میباشد . اباده به معنای ابادی ورونق ونام دریاچه هم پس وند آن میباشد که اباده طشک یا طشت نامیده میشود . این فقط یک نظر شخصی . . .

بپرس