( طشاءة ) طشاءة. [ طُ ءَ ] ( ع اِ ) زکام. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( ص ) مرد کنکلاج. مرد درمانده در سخن. ( منتهی الارب ).طشاءة.[ طُ ش َ ءَ ] ( ع اِ ) زکام. || ( ص ) مرد کنکلاج. مرد درمانده در سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).