( طسق آسیا ) طسق آسیا. [ طِ ق ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) وجه معینی که آسیابان به سرکارشاه ایران رساند و این از جمله باجهای آنجاست. شفیع اثر در هجو نجفقلیخان صدر ایران گوید : نارسته تخم کشت هنوز از زمین وقف بر زارعان حواله کند طسق آسیا.
( از آنندراج ).
رجوع به طسق شود.
فرهنگ فارسی
( طسق آسیا ) وجه معینی که آسیابان بسر کار شاه ایران رساند و این جمله باجهای آنجاست ٠