طریاق. [ طِرْ ] ( معرب ، اِ ) تریاق است وزناً و معناً. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). طراق. ( منتهی الارب ). به فارسی تریاک گویند. ( فهرست مخزن الادویه ). جوالیقی گوید: لغتی است در دریاق ( که در حرف دال ذکر شد ). و نیز در حرف دال آورده : دریاق لغتی است در تریاق. و آن رومی و معرب است. قال الراجز:
ریقی و دریاقی شفاءالسم.
و دریاقة شراب باشد. حسان گوید:
من خمر بیسان تخیرتها
دریاقة توشک فترالعظام.( از المعرب جوالیقی ص 142، 225 ).
و رجوع به تریاق و تریاک شود.