طرنب

لغت نامه دهخدا

طرنب. [ طُ رُمْب ْ ] ( اِ ) بمعنی خودنمائی است و آن را طاق و طرنب نیز گویند، طمطراق هم به همین معنی است. وقتی در عالم صحبت گفته ام :
ای احمق تا به چندت این طاق و طرنب
چون دیو همی غریو و چون رعد غرنب
داری شکمی زیاده پر همچون خنب
گاوی به صفت ولی نداری سم و دنب.
( از آنندراج ).
و رجوع به طاق و طرنب شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خود نمایی طاق و طرنب

فرهنگ معین

(طُ رُ ) (اِ. ) خودنمایی .

فرهنگ عمید

= طاق١ * طاق و طرم

پیشنهاد کاربران

خود نمایی
طاق و طرنب
ما ببوش و عارض و طاق و طرنب
سر کجا که خود همی ننهیم سنب
✏ �مولانا�

بپرس