سیدابوجعفر موسوی این شعر را که ابوعبداﷲ در نزد وی انشاء کرده است برای او روایت کرده است :
نصیبنا من طول آمالنا
تعسف فی خدمة دائبة
و حاصل الذل بلاطائل
و الشأن فی منظر العاقبة.
و این ابیات از اشعار ظریف و ملیح وی درباره پسری از فرزندان موالی بخاراست که شاعر به عشق وی گرفتار بوده است :
انا و الصبر فقد بشرنی
نائب المسک بصفحات العتیق
سنة اخری و قد اخرجنی
شعر خدیک من العقد الوثیق.
و ابوسعد نصربن یعقوب این ابیات را از قصیده وی در وصف خرگاه برای من انشاد کرده است :
کأنه سحب من فضة ضربت
و زینت بدنانیر مفاصله
ان قر لیل کفی النیران ساکنه
او جاد غیث فلن یغشاه هاطله
لاتحذر الهدم فیه حین تنزله
اذا توالت علی بیت زلازله.
( یتیمةالدهر ثعالبی ج 4 ص 78 ).
و رجوع به ص 61 همان جلد شود.