طرماج

لغت نامه دهخدا

طرماج. [ طَ ] ( اِخ ) موضعی است در قول ابووجزه سعدی آنجا که گوید :
کأن َّ صوت حداها و القرین بها
ترجیع مغترب نشوان لجلاج
نعب ُ الاشاهیب فی الأخبار یجمعها
و اللیل ساقطة اوراقه داج
حتی اذاما ایالات ٌ جرت برحاً
و قد ربعن الشوی عن ماء طرماج.
( از معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس