طرف برچیدن:
کوچیدن، رفتن ، رحلت گزیدن، دست چیدن، دست برداشتن، ترک کردن، دست بردار شدن، رها کردن
اگرچه حالیا دیری ست کان بی کاروان کولی
ازین دشت غبارآلود کوچیده ست،
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیده ست ( مهدی اخوان ثالث/شعر روی جاده نمنا )
کوچیدن، رفتن ، رحلت گزیدن، دست چیدن، دست برداشتن، ترک کردن، دست بردار شدن، رها کردن
اگرچه حالیا دیری ست کان بی کاروان کولی
ازین دشت غبارآلود کوچیده ست،
و طرف دامن از این خاک دامنگیر برچیده ست ( مهدی اخوان ثالث/شعر روی جاده نمنا )