طُرْطُوشی، محمّد (طرطوشه ۴۵۱ـ اسکندریه ۵۲۰ق)
(مشهور به: ابن ابی رَندقه) فقیه مالکی، محدث و ادیب اندلسی. در شهر سَرقُسطه (ساراگوسا) ملازم قاضی ابوالولید باجی شد و مسائل خلاف را از وی آموخت و اجازه روایت گرفت. او از ابوبکر محمد بن شاشی معروف به مستهظری و ابوسعد بن متولی و ابواحمد جرجانی امامان شافعی مذهب، فقه آموخت و از محمد تمیمی حدیث شنید. وی برای مناظره با امام محمد غزالی عازم بیت المقدس شد. سپس در ۴۸۱ ق به مصر رفت و در اسکندریه ماندگار شد و به تدریس فقه و حدیث پرداخت. فتاوای او، همانند تحریم پنیر وارداتی دیار مسیحیان و تحریم غنا، زمینه ای فراهم ساخت تا قاضی اسکندریه، ابن حدید، او را آشوبگر شناخت و سرانجام امیر افضل بن بدرالجمالی وزیر مصر، او را به فُسطاط تبعید کرد. پس از قتل افضل، بطائحی جانشین او، طرطوشی را گرامی داشت، چنان که وی کتاب سراج الملک را به نام او نگاشت. آرامگاه وی برای مردم اسکندریه مزاری متبرک بوده و مسجدی به نام طرطوشی بر آن بنا شد که تا امروز باقی است. ابن ابی رَندقه از پارسایان زمان خود بود. بخش بزرگی از آثارش از بین رفته و تنها آثار زیر از وی باقی مانده است: سراج الملوک و ابتهاج الصعوک (بولاق و اسکندریه، ۱۲۸۹ ق)؛ الحوادث والبدع (تونس، ۱۹۵۹)؛ تحریم الاسمناء؛ رساله فی برّالوالدین؛ المجالس؛ الکتاب الکبیر فی مسائل الخلاف.
(مشهور به: ابن ابی رَندقه) فقیه مالکی، محدث و ادیب اندلسی. در شهر سَرقُسطه (ساراگوسا) ملازم قاضی ابوالولید باجی شد و مسائل خلاف را از وی آموخت و اجازه روایت گرفت. او از ابوبکر محمد بن شاشی معروف به مستهظری و ابوسعد بن متولی و ابواحمد جرجانی امامان شافعی مذهب، فقه آموخت و از محمد تمیمی حدیث شنید. وی برای مناظره با امام محمد غزالی عازم بیت المقدس شد. سپس در ۴۸۱ ق به مصر رفت و در اسکندریه ماندگار شد و به تدریس فقه و حدیث پرداخت. فتاوای او، همانند تحریم پنیر وارداتی دیار مسیحیان و تحریم غنا، زمینه ای فراهم ساخت تا قاضی اسکندریه، ابن حدید، او را آشوبگر شناخت و سرانجام امیر افضل بن بدرالجمالی وزیر مصر، او را به فُسطاط تبعید کرد. پس از قتل افضل، بطائحی جانشین او، طرطوشی را گرامی داشت، چنان که وی کتاب سراج الملک را به نام او نگاشت. آرامگاه وی برای مردم اسکندریه مزاری متبرک بوده و مسجدی به نام طرطوشی بر آن بنا شد که تا امروز باقی است. ابن ابی رَندقه از پارسایان زمان خود بود. بخش بزرگی از آثارش از بین رفته و تنها آثار زیر از وی باقی مانده است: سراج الملوک و ابتهاج الصعوک (بولاق و اسکندریه، ۱۲۸۹ ق)؛ الحوادث والبدع (تونس، ۱۹۵۹)؛ تحریم الاسمناء؛ رساله فی برّالوالدین؛ المجالس؛ الکتاب الکبیر فی مسائل الخلاف.