طرخ

لغت نامه دهخدا

طرخ. [ طَ ] ( معرب ، اِ ) مخفف ِ اصطرخ ( اصطخر ). تالاب. اصطرخ آب. ( مهذب الاسماء ) :
بدان تا نهند از بَرِ چاه چرخ
کشند آب از چاه چندی به طرخ.
فردوسی.
رجوع به فهرست ولف و فرهنگ شعوری ج 2 ص 162 و طرخة شود.

فرهنگ فارسی

تالاب اصطرخ آب

پیشنهاد کاربران

بپرس