طرح فروچیدن

لغت نامه دهخدا

طرح فروچیدن. [ طَ ف ُ دَ ] ( مص مرکب ) طرح چیزی فروچیدن ؛ بساط آن را درنوردیدن. به کنار گذاشتن آن را :
چو عرفی با خیال آن صنم خوش عشرتی دارم
برو جای دگر ای غم فروچین طرح صحبت را.
عرفی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

طرح چیزی فروچیدن بساط آنرا در نور دیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس