طرح اولیه


معنی انگلیسی:
conception, ground plan, sketch

فرهنگستان زبان و ادب

{sketch} [هنرهای تجسمی] نمونۀ مقدماتی و ناپروردۀ اثر هنری

مترادف ها

sketch (اسم)
خلاصه، شرح، زمینه، طرح، ملخص، مسوده، انگاره، طرح اولیه، طراحی کلیات، طرح خلاصه، نقشه ساده، پیش نویس ازمایشی

پیشنهاد کاربران

بپرس