طرجهاله

لغت نامه دهخدا

( طرجهالة ) طرجهالة. [ طَ ج َ ل َ ] ( معرب ، اِ ) پنگانچه. کاسه خرد. ( منتهی الارب ). طرجهارة. ( آنندراج ). قیف. فنجانه. تکاو. طرجهارة. || نوعی از پنگانهای روئین است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). طرجهارة. این کلمه معرب «ترکهار» است. ( دزی ج 2 ص 30 ).

فرهنگ معین

(طَ جَ لِ ) [ ع . طرجهاره ] (اِ. ) ۱ - پیالة کوچک . ۲ - قیف .

پیشنهاد کاربران

بپرس