طرافل

لغت نامه دهخدا

طرافل. [ طَ ف ِ ] ( معرب ، اِ ) اطریفل. هندی معرب ، اصلش تیر پهله ، یعنی سه بار وآن عبارت از هلیله و بلیله و آمله است :
اگر ز علت کین تو دل ضعیف شود
نه از طرافل سودش بود نه از جلاب.
امیرمعزی.
و میتواند که اطریفل معرب طریفل بدون همزه اماله طرافل بود، پس طرافل معرب ترپهله یا تری پهل باشد، نه معرب اطریفل. واﷲ اعلم بحقیقة الحال. ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس