طراحی صحنه، تاریخ
طراحی صحنه، تاریخهمایش و تئاتر به عنوان دو پدیدة قابل تفکیک از یکدیگر، گاه در بُعد طراحی نیز از هم متمایز می شوند. به نسبت پیشینة تاریخی، طراحی نمایش و صحنه های تئاتری در دوران های گوناگونی دگرگون شده است. در نمایش های ایرانی در شرایط گوناگون و به نسبت امکاناتی که نمایشگران اختیار می کرده اند، صحنه آرایی متفاوت بوده است. طراحی صحنه در تعزیه همواره در سکوی گرد یا مستطیل یا مربع و لباس ها و اشیاء نمادین خلاصه می شود. اشیاء خارجی تعزیه همچون دیرک، بیرق، چادر، کتیبه ها، دیوارکوب ها، علامت ها، آلات و ابزار موسیقی عناصر تزئینی هستند و اشیاء داخلی همچون ابزار جنگ، مَشک و لباس و کاه، رختخواب، آب، اسب و حیوانات دیگر، گاه بیش تر جنبة نمادین دارند. در صورت دیگر نمایش های ایرانی، یعنی تقلید، نیز صحنه آرایی متناسب با محل برپایی تقلید (حیاط منازل، کاخ شاهی، سالن نمایش و ..) متغیّر بوده است ولی همیشه کم گزینی اشیاء و پرمعنا کردن ها در مرکز توجه بوده است. احمد مؤید نخستین کسی بود که تغییراتی در صحنه آرایی مقلدان در جهت همسانی با فضای قهوه خانه ها برای نقال داد و صحنه را ۳ طرفه کرد، رخت کن را کنار یا پشت صحنه قرار داد و برای زمینه، پرده نقاشی یا دورنمایی به کار برد که در آن فضایی عینی ترسیم شده و در برابر دیدگان تماشاگران آویخته می شد. اصولاً در تقلید این قدرت تخیل نمایشگر است که تماشاگر را از یک مکان وارد یا خارج می کند. در واقع نمایشگر به کمک گفتگوها و رفتارش، فضای نمایش را در ذهن تماشاگر ایجاد می کند. تئاتر مدرن در ایران، به هنگام تغییرات صحنه ای، متأثر از دستاوردهای نو در جوامع اروپایی و صاحب فرهنگ دیرینة تئاتر بوده است. در طلیعه تئاتر در ایران، افزون بر بهره گیری از وسایل صحنه، در انتها پرده ای نقاشی¬شده (دورنما) آویخته می شد که تا اندازه ای فضای بازی را مجسم می کرد و این پرده های آویخته تا انتهای نمایش تغییر نمی یافتند. به احتمال زیاد نخست این نقاشی ها توسط معلمان هنرستان کمال الملک ساخته می شده اند. کسانی همچون رفیع حالتی، محمود ظهیر الدینی و نعمت اله مصیری، با تشکیل «جامعة باربد»، و دکوراتور (صحنه ساز) هایی همچون حسین محسنی، مهدی مقبل، خان بابا صدری، ناپل سروری، محسن سهیلی، ولی¬اله خاکدان، نورمحمد میرعمادی و ناپلنون سروریان هر یک با ابداعات و اضافاتی صحنه سازی و طراحی صحنه را پیش بردند. در این میان میرسیف الدین کرمانشاهی از برجستگان این فن در عالم تئاتر آن زمان بوده است. برخی از قدیمی ها در فن صحنه سازی عبارت اند از: مصطفی اژدری (مسئول دکور در تئاتر تهران)، اسماعیل ارحام صدر (لاله زار)، نقی قویدل (مهندس ساختمان ـ تحصیل¬کرده در باکو)، علی دلپذیر (تئاتر فرهنگ)، اصغر صانعی (تئاتر فردوسی ـ دهۀ ۳۰)، محسن دولو (تئاتر تهران)، سامی تحصنی (تئاتر نصر ـ دهه ۴۰)، عباس مهر پویا (دهة ۴۰)، منوچهر شیبانی، زهرا خواجه نوری، سیروس افهمی، شیرین بزرگمهر از دهۀ ۴۰. از اواخر دهة ۴۰ و طی دهة ۵۰، طراحی صحنه در تئاتر ایران دستخوش تحولات جهشی شد و با پیروی از نظریه های «تئاتر فقیر» یا «فضای خالی» صحنه سازی های تجربه ای نیز نضج گرفت. از بزرگان این دو دهه، آربی آوانسیان، آشور بنی پال بابلا، بیژن صفاری و مهدخت نیکبخت بودند. در حال حاضر، صحنه سازانی چون عبداله حاجی قربانی، علی رفیعی، خسرو خورشیدی، ملک جهان خزاعی، فریدون آو و چند نفر دیگر مطرح هستند.
طراحی صحنه، تاریخهمایش و تئاتر به عنوان دو پدیدة قابل تفکیک از یکدیگر، گاه در بُعد طراحی نیز از هم متمایز می شوند. به نسبت پیشینة تاریخی، طراحی نمایش و صحنه های تئاتری در دوران های گوناگونی دگرگون شده است. در نمایش های ایرانی در شرایط گوناگون و به نسبت امکاناتی که نمایشگران اختیار می کرده اند، صحنه آرایی متفاوت بوده است. طراحی صحنه در تعزیه همواره در سکوی گرد یا مستطیل یا مربع و لباس ها و اشیاء نمادین خلاصه می شود. اشیاء خارجی تعزیه همچون دیرک، بیرق، چادر، کتیبه ها، دیوارکوب ها، علامت ها، آلات و ابزار موسیقی عناصر تزئینی هستند و اشیاء داخلی همچون ابزار جنگ، مَشک و لباس و کاه، رختخواب، آب، اسب و حیوانات دیگر، گاه بیش تر جنبة نمادین دارند. در صورت دیگر نمایش های ایرانی، یعنی تقلید، نیز صحنه آرایی متناسب با محل برپایی تقلید (حیاط منازل، کاخ شاهی، سالن نمایش و ..) متغیّر بوده است ولی همیشه کم گزینی اشیاء و پرمعنا کردن ها در مرکز توجه بوده است. احمد مؤید نخستین کسی بود که تغییراتی در صحنه آرایی مقلدان در جهت همسانی با فضای قهوه خانه ها برای نقال داد و صحنه را ۳ طرفه کرد، رخت کن را کنار یا پشت صحنه قرار داد و برای زمینه، پرده نقاشی یا دورنمایی به کار برد که در آن فضایی عینی ترسیم شده و در برابر دیدگان تماشاگران آویخته می شد. اصولاً در تقلید این قدرت تخیل نمایشگر است که تماشاگر را از یک مکان وارد یا خارج می کند. در واقع نمایشگر به کمک گفتگوها و رفتارش، فضای نمایش را در ذهن تماشاگر ایجاد می کند. تئاتر مدرن در ایران، به هنگام تغییرات صحنه ای، متأثر از دستاوردهای نو در جوامع اروپایی و صاحب فرهنگ دیرینة تئاتر بوده است. در طلیعه تئاتر در ایران، افزون بر بهره گیری از وسایل صحنه، در انتها پرده ای نقاشی¬شده (دورنما) آویخته می شد که تا اندازه ای فضای بازی را مجسم می کرد و این پرده های آویخته تا انتهای نمایش تغییر نمی یافتند. به احتمال زیاد نخست این نقاشی ها توسط معلمان هنرستان کمال الملک ساخته می شده اند. کسانی همچون رفیع حالتی، محمود ظهیر الدینی و نعمت اله مصیری، با تشکیل «جامعة باربد»، و دکوراتور (صحنه ساز) هایی همچون حسین محسنی، مهدی مقبل، خان بابا صدری، ناپل سروری، محسن سهیلی، ولی¬اله خاکدان، نورمحمد میرعمادی و ناپلنون سروریان هر یک با ابداعات و اضافاتی صحنه سازی و طراحی صحنه را پیش بردند. در این میان میرسیف الدین کرمانشاهی از برجستگان این فن در عالم تئاتر آن زمان بوده است. برخی از قدیمی ها در فن صحنه سازی عبارت اند از: مصطفی اژدری (مسئول دکور در تئاتر تهران)، اسماعیل ارحام صدر (لاله زار)، نقی قویدل (مهندس ساختمان ـ تحصیل¬کرده در باکو)، علی دلپذیر (تئاتر فرهنگ)، اصغر صانعی (تئاتر فردوسی ـ دهۀ ۳۰)، محسن دولو (تئاتر تهران)، سامی تحصنی (تئاتر نصر ـ دهه ۴۰)، عباس مهر پویا (دهة ۴۰)، منوچهر شیبانی، زهرا خواجه نوری، سیروس افهمی، شیرین بزرگمهر از دهۀ ۴۰. از اواخر دهة ۴۰ و طی دهة ۵۰، طراحی صحنه در تئاتر ایران دستخوش تحولات جهشی شد و با پیروی از نظریه های «تئاتر فقیر» یا «فضای خالی» صحنه سازی های تجربه ای نیز نضج گرفت. از بزرگان این دو دهه، آربی آوانسیان، آشور بنی پال بابلا، بیژن صفاری و مهدخت نیکبخت بودند. در حال حاضر، صحنه سازانی چون عبداله حاجی قربانی، علی رفیعی، خسرو خورشیدی، ملک جهان خزاعی، فریدون آو و چند نفر دیگر مطرح هستند.
wikijoo: طراحی_صحنه،_تاریخ