( طحمة ) طحمة. [ طَ م َ ] ( ع اِ ) طحمةالوادی ؛ بهترین جای از وادی و معظم آن. || طحمةالسیل و طحمةاللیل کذلک ویُثلّث فی الکل. || گروه مردم. || طحمةالفتنة؛ دوادوش مردمان در وقت فتنه. || طحمة ابلیس ؛ افساد اوست. || گیاهی است. || نوعی از گیاه شور. ( منتهی الارب ).طحمة. [ طُ ح َ م َ ] ( ع ص ) سخت کارزارکننده. || ( اِ ) شتران بسیار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).