طبنه
لغت نامه دهخدا
طبنة. [ طُ ن َ ] ( اِخ ) شهری است بر کرانه افریقیه نزدیک سرزمین مغرب کنار نهر زاب ، این شهر به دست موسی بن نصیر گشوده شد و بیست هزار تن اسیر از آنجا گرفت ، پادشاه آن که «کسیله » نام داشت گریخت. باروی این شهر با آجر بسیار سخت بنا شده ، کوشک و حومه ای دارد. بین قیروان تا سجلماسة شهری از آن بزرگتر نیست. عمربن حفص هزار مرد المهدی بسال 454 هَ. ق. بنای این شهر را نو ساخت. ( معجم البلدان چ وستنفلدج 3 ص 515 ). و آن مسقط گروهی از مشاهیر علماء و ادباء بوده است. رجوع به قاموس الاعلام ترکی و طبن شود.
طبنة. [ طِ ن َ ] ( ع اِمص ) زیرکی.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( مهذب الاسماء ). ج ، طِبَن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید