طبل بزرگ زیر پای چپ فیلمی جنگی به کارگردانی کاظم معصومی محصول سال ۱۳۸۳ کشور ایران است.
داستان فیلم نگاه معمول فیلم های ایرانی جنگ ایران و عراق دربارهٔ جنگ را به چالش می کشد و نفس جنگ را از لابلای قداست بیرون می کشد. در واقع فیلم گوشه ای از جنگ را نشان می دهد که در آن هر دو طرف به خاطر طولانی شدن جنگی که می شد سه ساله به صلح برسد، به پوچی رسیده اند. این نگاه دیدگاه حکومتی مربوط به جنگ را که غالباً از آن با عنوان دفاع مقدس یاد می کند، نقض می کند. شاید همین نگاه دیگر گونه باعث شد تا مدت ها وزارت ارشاد اسلامی از اکران فیلم ممانعت به عمل آورد.
... [مشاهده متن کامل]
حافظ تنها بازمانده از گروهانی از ارتش ایران است که در خاکریز نیروهای ایران مانده است؛ و به جمع آوری اجساد کشته شدگان ایرانی می پردازد. در این حین یحیی فرمانده به همراه سربازش مهران تنها بازماندگان گروهان ایرانی که در عملیات ایذایی شب گذشته شرکت داشته اند، تازه از راه رسیده اند و در خاکریز حافظ پناه گرفته اند. مهران از پای چپ زخمی شده است. به دلیل شدت جراحات، فرمانده با کمک حافظ پای چپ مهران را هنگام بیهوشی وی قطع می کنند.
مشکل کمبود حاد آب، مهران را کلافه کرده و مهران نیز کل گروه را کلافه نموده است. از طرفی به نظر می رسد تشنگی طاقت عراقی ها را نیز در سنگر مقابل بریده است. سرانجام حافظ پرچم سفید علم می کند و به سمت تنها برکه آبی که در بین خاکریز مردمان ایرانی تبار و عراقی ها واقع شده می رود تا آب بردارد. از طرف خاکریز عراقی نیز یک نظامی با پرچم سفید به طرف برکه رفته و آب برمی دارد. صدای توپخانه که گلوله آن در نزدیکی سنگر مردمان ایرانی تبار فرود می آید؛ این آتش بس موضعی را برهم می زند. فرمانده که از ابتدا به رفتار طرف عراقی مشکوک بوده، نظامی عراقی را با ضرب گلوله از پای درمی آورد. اما پس از بررسی درمی یابد که طرف عراقی تنها بوده و سوءنیتی نداشته است. در انتهای فیلم، فرمانده ایرانی، با انفجار نارنجکی به زندگی خود پایان می دهد.
حسین محجوب، حمید فرخ نژاد، بابک حمیدیان، علی احمدی، حسین نوروزی
طبل بزرگ زیر پای چپ اشاره به دستوری در ارتش ایران است که به هنگام رژه داده می شود. این دستور از سربازان می خواهد همگی به صورت هماهنگ پای چپ خود را به هنگام شنیدن صدای طبل بزرگ به زمین بکوبند.

داستان فیلم نگاه معمول فیلم های ایرانی جنگ ایران و عراق دربارهٔ جنگ را به چالش می کشد و نفس جنگ را از لابلای قداست بیرون می کشد. در واقع فیلم گوشه ای از جنگ را نشان می دهد که در آن هر دو طرف به خاطر طولانی شدن جنگی که می شد سه ساله به صلح برسد، به پوچی رسیده اند. این نگاه دیدگاه حکومتی مربوط به جنگ را که غالباً از آن با عنوان دفاع مقدس یاد می کند، نقض می کند. شاید همین نگاه دیگر گونه باعث شد تا مدت ها وزارت ارشاد اسلامی از اکران فیلم ممانعت به عمل آورد.
... [مشاهده متن کامل]
حافظ تنها بازمانده از گروهانی از ارتش ایران است که در خاکریز نیروهای ایران مانده است؛ و به جمع آوری اجساد کشته شدگان ایرانی می پردازد. در این حین یحیی فرمانده به همراه سربازش مهران تنها بازماندگان گروهان ایرانی که در عملیات ایذایی شب گذشته شرکت داشته اند، تازه از راه رسیده اند و در خاکریز حافظ پناه گرفته اند. مهران از پای چپ زخمی شده است. به دلیل شدت جراحات، فرمانده با کمک حافظ پای چپ مهران را هنگام بیهوشی وی قطع می کنند.
مشکل کمبود حاد آب، مهران را کلافه کرده و مهران نیز کل گروه را کلافه نموده است. از طرفی به نظر می رسد تشنگی طاقت عراقی ها را نیز در سنگر مقابل بریده است. سرانجام حافظ پرچم سفید علم می کند و به سمت تنها برکه آبی که در بین خاکریز مردمان ایرانی تبار و عراقی ها واقع شده می رود تا آب بردارد. از طرف خاکریز عراقی نیز یک نظامی با پرچم سفید به طرف برکه رفته و آب برمی دارد. صدای توپخانه که گلوله آن در نزدیکی سنگر مردمان ایرانی تبار فرود می آید؛ این آتش بس موضعی را برهم می زند. فرمانده که از ابتدا به رفتار طرف عراقی مشکوک بوده، نظامی عراقی را با ضرب گلوله از پای درمی آورد. اما پس از بررسی درمی یابد که طرف عراقی تنها بوده و سوءنیتی نداشته است. در انتهای فیلم، فرمانده ایرانی، با انفجار نارنجکی به زندگی خود پایان می دهد.
حسین محجوب، حمید فرخ نژاد، بابک حمیدیان، علی احمدی، حسین نوروزی
طبل بزرگ زیر پای چپ اشاره به دستوری در ارتش ایران است که به هنگام رژه داده می شود. این دستور از سربازان می خواهد همگی به صورت هماهنگ پای چپ خود را به هنگام شنیدن صدای طبل بزرگ به زمین بکوبند.
