طبقه بندی

/tabaqebandi/

مترادف طبقه بندی: دسته بندی، رده بندی، کلاسمان، کلاسه، گروه بندی، طبقه سازی

برابر پارسی: دسته بندی، رده بندی

معنی انگلیسی:
assortment, categorization, classification, compartment, gradation, heading, hierarchy, scale, stratification

لغت نامه دهخدا

طبقه بندی. [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) ( در حیوان و نبات و غیره ) رده بندی. ( فرهنگستان ). صف بندی. تبویب .
- طبقه بندی کردن ؛ رده بندی کردن. تبویب کردن.

فرهنگ فارسی

رده بندی صف بندی .

فرهنگ معین

( ~ . بَ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) صف بندی ، رده بندی (فره ).

فرهنگ عمید

رده بندی.

فرهنگستان زبان و ادب

[عمومی] ← رده بندی

جدول کلمات

کلاسمان, گلاسه

مترادف ها

arrangement (اسم)
قرار، تنظیم، تصفیه، ترتیب، نظم، مقدمات، ارایش، تمهید، طبقه بندی

classification (اسم)
طبقه بندی، رده بندی، عمل دسته بندی

taxonomy (اسم)
طبقه بندی، علم رده بندی، ره ارایی

assortment (اسم)
دسته، ترتیب، طبقه بندی، دسته بندی

grading (اسم)
طبقه بندی

grouping (اسم)
دسته، طبقه بندی، دسته بندی، گروه بندی، گروه سازی

systematization (اسم)
طبقه بندی، رده بندی کردن، اسلوبی کردن، همست کاری

standardization (اسم)
طبقه بندی، متعارف سازی، همگونی، معیار گیری

فارسی به عربی

تشکیلة , تصنیف , طائفة

پیشنهاد کاربران

بپرس