طایگانی

لغت نامه دهخدا

طایگانی. [ ] ( اِخ ) ابوالحسن علی بن محمدبن محمد بلخی قاضی طایگانی. وی بعنوان سفر حج به بغداد رفت و در آنجا از شعیب بن ادریس بلخی و ابراهیم بن عبداﷲبن داود رازی استماع حدیث کرد. ابوبکر خطیب بغدادی از او نام برده و گفته است در سال 423 هَ. ق. از وی حدیث نوشته ام ، ولی از سرانجام کار او باخبر نیستم. ( از انساب سمعانی ورق 364 «ب » ).

طایگانی. [ ] ( اِخ ) احمدبن حفص طایگانی. بگفته ابوسعد ادریسی از مردم طایگان بلخ است. وی از یحیی بن سلیم طایفی روایت کرده است و ابویعقوب یوسف بن علی ابار سمرقندی از وی روایت دارد و روایت رااز طایگانی در سمرقند یا کش فراگرفته است. ( از انساب سمعانی ورق 364 «ب » ).

طایگانی. [ ] ( اِخ ) علی بن محمدبن... طایگانی. رجوع به ابوالحسن... طایگانی شود.

طایگانی. [ ] ( اِخ ) محمدبن قاسم طایگانی از مردم بلخ بود و از عراقیان و همشهریانش روایت کرده است. مردم خراسان اقوالی از او روایت کرده اند که یاد کردن آنها در کتب روا نیست تا چه رسد به این که به روایت او توجه شود و در اخبار روایاتی از وی آمده است که ائمه حدیث به بطلان و نادرستی ثبوت آنها گواهی داده اند که اصحاب ما از آنها آگاه نیستند، ولی اصحاب رأی درباره روایات او اظهار نظر کرده اند. از این رو من بدان اشاره کردم تا مردم عوامی که از اصحاب ما هستند به اقوال و روایات او فریفته نشوند. و این گفته ابوجنان بستی است و من میگویم وی از عمربن هارون و او از داودبن ابوهند و وی از سعیدبن مسیب و او از ابوهریره روایت کرده است که رسول ( ص )فرموده است : الرجل الصالح یأتی بالخبر الصالح و الرجل الصالح یأتی بالخبر السوء. ما را بدان خبر داد زاهربن طاهر در نیشابور خبر داد ما را ابوسعید الخبرزردی ( کذا ) خبر داد ما را ابونصربن ابی مروان الصبی حدیث کرد برای ما ابواحمد محمدبن سلیمان بن فارس دلال حدیث کرد برای ما محمدبن قاسم طایگانی حدیث کرد برای ما عمربن هارون. ( از انساب سمعانی ورق 364 «ب » ).

پیشنهاد کاربران

بپرس