طایفه لوخرده

بعضی ها به دروغ حموله را زیر مجموعه ایل منجزی می خوانند
با تشکر از سایت

دهستان های جهانگیری شمالی و جنوبی محل سکونت ایل منجزی
تش شاحسینوند . تش موزایی. تش کلاوند. تش فردی پور در طایفه راکی برجویی خود را نواده خلیل خان بختیاری می دانند که در زمان صفوی حکومت می کرد
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
تیره کلاوند طایفه مال احمدی منجزی
تش فردی پور موزای طایفه روا
تش شاسه وند طایفه روا
تیره شاه حسین وند طایفه شهنی
شاه حسین خان پسر ابوالفتح خان بختیاروند پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان پسر رستم خان بختیاروند پلنگ
تیره تاجدی وند در طایفه شهنی ( تاج الدین - عبدالله - الهی - نجف )
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی از نسل خلیل خان بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
رموری نام جنگجویان منجزی در زمان نادرشاه افشار بود

بنده منجزی رَوا هستم ، آ غلامعلی منجزی، آ سهراب رموری، آ حاجت خان منجزی، این بزرگواران مهر و امضایشان در قباله های منجزی روا بچشم میخورد و بنده هم در اسناد که در دسترسی دارم نامشان را دیده و رویت نمودم. حتی شهرت برخی خانوادههای منجزی رَوا بخاطر هم نشینی با اولاد علی اکبر ، اکبری بیرگانی میباشد.
منجزی لبخنده ( لوخرده ) ، بزرگ خاندانی هستند که در اصل جز شش تیره رَموری بودند رَمور یعنی توزیده ، چیره دست و ورزیده یا جنگجو میباشد رَموری یعنی سواره نظام.
شش تیره رَموری در بهداروند بودند؛
۱ - رَموری لوخرده
۲ - رَموری رَوا
۳ - رموری لملمی
۴ - رموری تاجنالایی
۵ - رموری نیم بنیچه
۶ - رموری بلسنی
بعد که آقا بابازاهد ( علی اسماعیل گیلکی ) از گیلان آمدند این شش تیره به این بزرگوار بدلیل عارف و پارسا بودنش ایمان می آورند و مردم بختیاری به ما رموری ها میگویند هون دون بوازهد یا ( خاندان بابازاهد ) و از رَموری به منجزی یا مُنجز تغییر پیدا کردند و سه تیره دیگر به منجزی اضافه شدند که مجموعا آنان را به نه۹ تیره می شناسند .
با تشکر
رعیتی منجزی رَوا

و
�اما چگونگی حضور اولاد مولاوند منجزی از تیره لوخرده درین شهرستان بختیاری نشین که از لحاظ مال رو� ایلیاتی بختیاری نیز محل تردد ایلات هفت لنگ بختیاری نیز میباشد. �
در حدود گیرودارهای حسینقلی خان ایلخانی برای تصاحب قدرت در بختیاری و نشستن بر اریکه قدرت که از هیچ کاری فروگذاری نکردند برایرسیدن به اهدافش و همچنین در زمانه نبود امنیت در مناطق بختیاری نشین و جنگ های متعدد و دلخراش بر طبق سنت مال ها دست به کوچ زدند و ایلات بختیاری� بر عادتی چند هزار ساله دل به راه کوچ دادند کوچی که بر طبق سنت برای اولاد مولاوند منجزی از تیره لوخرده معنایی دیگر در استقرار نظام ایلاتیش پدیدار میکرد و آن معنای دیگر زندگی گودرزی های ایذه تا کنون را رقم زد. �
کوچ طایفه منجزی مولاوند�
به سمت مال رو های گذشته نبود و به دلیل کدورتهایی که بزرگانمان برای نسل ما تعریف کردند و بخاطر اینکه در میان ایل منجزی در آن برهه بین مولاوند ها کدورتهایی در بحث ملک با برادران خود در حد جزوی بوجود آمد، تصمیم برین شد بخاطر جلوگیری از برادرکشی و خوشحال نمودن رقیبان دیگر پای به منطقه ترک کرده اجدادیشان سلیران یا سلیرون� ( نه رانده شده که معنای این حرکت زیبای بزرگان منجزی را کمرنگ میکند ) ننهند و تاریخی جدید در صفحه ایلات و طوائف منجزی بوجود آورند.
یکی از بزرگان ایل نامدار منجزی در آن زمان که با گرفتن این تصمیم تاریخی باعث دگرگونی� در کوچ و زندگی مولاوند ها ی منجزی شد پدر بزرگ اینجانب امید گودرزی منجزی بود این شخص بادرایت که کاردان و بزرگ مولاوند ها در ایل نیز بود و کلامش متین مقامش خاکی و با احترام و با ارزش که چنانچه بزرگانی باشند همدوران ایشان نامش را به بزرگی که شایسته مردان ایل بزرگ بهداروند و طایفه منجزی میباشد یاد و گرامی می دارند،
�آ حاجت منجزی از تیره لوخرده اولاد مولاوند منجزی�
فرزند آ فیضی منجزی ( ایشان درین کوچ بهمراه پنج برادر دلیر و جنگجوی دیگر و همچنین عموزادگانش بحق جنگاورش� در منطقه وبا درایت فرزند ارشدش آ حاجت منجزی پدر بزرگ اینجانب و فرزند رشید و دلیر سومش آ موسی منجزی با دست زدن به یکسری حرکت ها درین منطقه مقری محکم محترم و با نفوذ بوجودآوردند )
فرزند آ غلام منجزی
فرزند آ علی منجزی�
فرزند� مولای گپ ( بزرگ )
مولای گپ در زمان بودنش به دلیل ناراحتی طبق گفته بزرگان به منطقه ایذه متواری و مدتی در بین ایل اورک می ماند.
�تبلور زرنگی نترس بودن جنگاوری رشادت که ذات درونی هر منجزی و بهداروند میباشد باعث گردید بزرگ و کدخدای ایل اورک که در آن زمان عهده دار پُل معروف مال رو شالو در بختیاری بودند نگاهداری و نظارت بر تردد ایلات ازروی این پول و گرفتن خراج پل را که به درگیری هایی نیز کشیده میشد بدلیل کسب یقین از کارآمدی مولای منجزی در ختیارش گذاشت.
طبق گفته بزرگان ایل اورک دینارانی باب وصلتی نیز انجام گردید این بزرگ دخترش را به مولای منجزی می دهد و بعد از گذشت چندسالی و افتادن آب هااز آسیاب مولای منجزی تصمیم به بازگشت به زادگاهش و بین ایل منجزی گرفت�
درین بازگشت که از موادی پُل چپه اش پُر پیمانه بود مُلک سلیران یاسلیرون را خریداری کرد و در خواست از گویل نمود که با آمدنشان رونق به گوگری ببخشند که سه لِیر� بنیاد گذاری شد، که بنچاق منطقه سلیرون و بوجود آورنده اش مولای منجزی لوخرده گردید. �
مولای گپ ( به این بدلیل ما حضرات گودرزی مولای گپ� میگوییم که یکی از نوادگان ایشان بنام مولا نامگذاری شده که آن نیز روایت خود در به مستقر شدن مولاوند ها در ایذه را دارد )
مولای گپ�
فرزند آ علیرضا�
آ علیرضا�
فرزند آ محمد رضا�
آ محمد رضا منجزی لوخرده با جد حضرات اکبری منجزی از تیره لوخرده برادرند.

قطع یقین تش لوخرده که به جنگجویان رموری نیز معروفند که یکی از چند تش قدیم منجزی که تشکیل دهنده این اتحاد با نام رموری شهرت یافتن
در فتوحات گذشته پادشاهان شرکت داشته اند حال به هر دلیلی بعد از بازگشت سربلند به موطن خود بدلیل افتخارات بدست آورده و نماندن در آن مناطق غریب به لقب لوخرده یا برگشته که دلیل منطقی این نام بخاطر بیاد سپردن این طایفه رشید و جنگاوریهایش و در اذهان ماندن به این نام لقب گرفته شدن
منجزی طائفه ای است، به بزرگی تاریخ
بزرگ هیچ زمانی نیاز به بیان و تکرار بزرگیش ندارد
و همین تنها دلیل فراموش شدن و جولان گرفتن بی ارزشان میباشد .

رستم خان آقاسی بختیاروند
تاج الدین امیر قنبر کلو ( تاجمیر - تنبر )
محمد خان بختیاروند
محمود خان بختیاروند
سلاطین خان بزرگ بختیاروند
یحیی خان بختیاروند
تنبر شاه بختیاروند
رشید خان بختیاروند
پسران ( علی نقی - اسد خان ایلخان. . . .
علی نقی
آقلی
آ لطفعلی
آ غلامعلی
آ جلال
پسران ( - - - - - )
-
-
-
ساکن در دهستان جهانگیری مسجدسلیمان. چلو اندیکا . سوسن سرخاب اندیکا. بیرگان کوهرنگ . عقیلی گتوند

::::
لطفا مطالب غیر مستند را به طایفه رشید لوخرده منجزی نسبت ندهید
با تشکر

چرا دروغ می نویسید یکم تحقیق کن آخر کجای این حرف های که تو زدی در مورد طایفه لوخرده صدق می کند به خودت می گی شاعر ، مطمئنا تو منجزی نیستی وگرنه این چرندیات را نمی نوشتی
ایل منجزی بختیاروند از نسل جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر دختربابازاهد گیلانی
است
. . . منابع تاریخی جهانگیر خان بختیاری و پسرش خلیل خان بختیاری را از نسل شیخ زاهد گیلانی معرفی کردند
منابع تاریخی
ابوالفتح خان بختیاروند ایلخان حاکم اصفهان پسر قاسم خان بختیاروند ایلخان پسر شاه منصور خان بختیاروند ایلخان پسر خلیل خان بختیاروند ایلخان پسر جهانگیر خان بختیاروند ایلخان پسر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
را نواده شیخ زاهد گیلانی معرفی کردند
ایل منجزی بختیاروند مریدان این شیخ عالی قدر و ایرانی تبار هستند

لو =لب خرده =شکاف لو خرده =لب شکری منجز=معجزه
نوشته پروین محمدی ( شاعر )
فرزند علی ( ذوالفعلی ) محمدی
سپاس فراوان

***
اگر می خواهید ایل خود را پیدا کنید
اول باید شجرنامه های خود و فامیل را
جمع آوری کنید
و بعد به اشتراک بگذارید به احتمال قوی
به نتیجه می رسید
به امید موفقیت

معنی میلاس ::میر آقاسی
معنی شیاس::شیرآقاسی
با توجه به وجود روستای قلعه شیاس و
دشت شیاس. چاه میر آقاسی در دهستان جهانگیری شمالی مسجدسلیمان
محل سکونت ایل منجزی
کوه سرقل جهانگیری
روستای سرقله*سرقلعه*بخش منج
دشت دارجونه جهانگیری
روستای دارجونه لردگان
روستای پیرون شید*هفت شهیدان*جهانگیری
روستای پیران و شیدان لردگان
روستای چالبطان لردگان
روستای چالبطون عقیلی منجزی
روستای چاه میلاس لردگان
چاه میر آقاسی جهانگیری
. .
. .
. .
شجرنامه طایفه محمدی شیاسی بهداروند
شاه منصور
شیرآقاسی
محمد
. .
. .
. .
****
( تیره محمدی طایفه لوخرده )
***
شجرنامه تیره شاه منصور وند*آشتیانی* طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ( حلیلی پلنگ ) منجزی
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی ایلخان
شاه منصور ایلخان *شامصیر*
رستم خان آقاسی
تاج الدین قنبر
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله
چهل امیر
آشتی
( آقاسی. داوود. . . . )
1 - آقاسی
2
3
4 -
5 -
6 -
7 -
8 -
در زمان کوچ تیره هایی از ایل منجزی از مسیر کوه های آسماری مسجدسلیمان و باغملک به استان فارس و دشت ارژن
تعدادی از این تیره ها در باغملک به طرف
مسجدسلیمان. لآلی. اندیکا. عقیلی
. شوشتر برگشتند که به این تیره ها
لر خرده ( لوخرده. دور خورده.
بازگشته:ورگشته ) می گویند )
در زمان نادر شاه ایل منجزی نه تیره داشت
که یک تیره آن بعد از فتح هند به همراه حاتم خان منجزی حاکم کشمیر در
کشمیر. میان خیل. دربند. مرغا*مرو*
ساکن شدند
امروزه ایل منجزی بیش از 10 طایفه دارد
طوایف زیر از ایل منجزی در بخش منج. فلارد. آلونی. خانمیرزا. اردل. لردگان.
فارس. کهگیلویه . ایذه . دشتک. ساکن هستند
طایفه خلیلی طهماسبی منجی بهداروند
طایفه جلیلی طهماسبی منجی بهداروند
طایفه چیگویی
طایفه شیاسی
طایفه میلاسی
طایفه زیلایی کهگیلویه
طایفه مال احمدی فلارد
طایفه آلونی
طایفه مال احمدی فارس
طایفه زیلایی فارس
طایفه تکی
طایفه بهرامی دشتک آلیکوه *مال احمدی *
طوایف اصلی ایل منجزی بهداروند
لوخرده
خلیلی پلنگ
ابوالحسنی
نیم بنیچه
لملمی
مال احمدی
تاج الدین عبدالهی
روا جهانگیری
مازه پهن
محل سکونت طایفه محمدی میلاسی در
باغملک. ایذه. لردگان . اردل
****

ولی از لحاظ انساب مولاوند و لوخرده به طور قطع یقین میباشند
همانگونه که تعدادی از مولاوند ها از فامیل اکبری اولاد علی اکبروند استفاده نمودند یعنی بدلیل همنشینی باهم آمار تفکیک نکرده و در شرایط شناسنامه دار کردن مناطق لور نشین که همی قدیمی ها استحضار دارند منظور جیست

گرفته شده
روستای قلعه شیاس دهستان جهانگیری
منجزی
دشت شیاس مش ماه پاره در کنار
روستای آکلبعلی

۱. محمدرضا - علی اکبر
۲. علیرضا
۳. مولا
۴. علی
۵. غلام
۶. فیضی
۷. ملا حاجت
۸. حنا ( حسین )
۹. امید ( خودم )
محمدرضا و علی اکبر برادر بودند
در حال حاضر اولاد مولا از هفت پسر
چهار تای آنها ورثه شان مشخصه سه تا از فرزندان مولا به سمت خوانسار رفتند که علیرغم جستجو و تحقیق فعلا اطلاعاتی در دست نیست.
از چهار پسر مولا
۱. علی ۲. آدینه علی ۳. محمد رضا ۴. قریب
این فرزندان مولا در حال حاضر در سلیرون سیبرنج سرشط ( چلو شیمبار ) موردفل بخش مرغا ایذه تاراز
و در شهرهای مسجد سلیمان اهواز ایذه شاهین شهر شوشتر . . . ساکن میباشند.
فامیلها این چهار اولاد مولاوند
۱. گودرزی
۲. حسن پور
۳. محمدی
۴. اکبری
روایتی که اینجانب از معنی کلمه لوخرده فهمیدم این است که:
لَو نه به معنای لِه یا لِی خرده بلکه با همان لفظ بیان کنونی درست است و لَو به تنهایی در زبان لوری بختیاری بمعنای دِر خردن و یا از یه راهی برگشتن ، بازگشتن یا منصرف شدن یا عقب گرد کردن میباشد.
و در این بیان هم هنوز به اطلاعات دقیق تری دست نیافتیم که دلیل این نامگذاری مشخص گردد.
اگر از دوستان و برادرانی که میتوانند با نظراتشان و اطلاعاتشان کمکی کنند ممنون و سپاس گذاریم

3 - بداغ وند ( بداق ون )
4 - نظام وند
5 - مولاوند
6 - خمکاروند ( آخونکار )
7 - جولاوند *جولان وند*
8 - باغبان وند ( باقی وند )
9 - بهمن وند ( بهمنی )
10 - آ قلی وند ( قلی پور . آقلیا )
11 - علی اکبر وند ( اکبری )
12 - حسن وند*حسن آقا*
13 - گودرزی
14 - اسد وند
15 - رشیدوند
16 - تیره بزرگ محمدی
17 - تش محمدی منجزی در طایفه حموله
18 - راشدی
19 - گودرزی موردفلی
محل سکونت
دهستان جهانگیری*زیلایی * - جهانگیری
. جهانگیری جنوبی. آسماری. گلگیر. لهبری تل بزان. نرگسی. کوشک خلف.
مسجدسلیمان
مرغاایذه
سوسن سرخاب. چلو. للر. تا راز. اندیکا
آب ماهیک لالی
دشت عقیلی گتوند
بیرگان . بازفت کوهرنگ
فارسان
سرداب فریدونشهر . فریدن
شعیبیه شوشتر
. گتوند.
اهواز. اصفهان. سردشت . دزفول.
****
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
*طهماسب قلی. شاه قلی. پیلتن *
جد ایل منجزی بهداروند